برادر من
برادر من پارت ۱۶
دیدم داره با گوشیم ور میره
تهیونگ:تو به گوشی من چیکار داری راستی اون رمز داره نمیتونی بری توش
ا/ت:آره میدونم داشتم از خودم عکس میگرفتم
تهیونگ:راستی فردا قراره بریم خونه
ا/ت:چرا اینقدر زود
تهیونگ:سفر بابا اینا کنسل شده باید زودتر بریم
ا/ت:باشه
ویو ا/ت*
تهیونگ اومد کنارم و بغلم کرد و خوابیدیم
صبح که بیدار شدم تهیونگ نبود فک کنم رفته پایین موهامو شونه زدم و رفتم دستشوئی کارای لازم رو انجام دادم و رفتم پایین بچهها داشتن صبحانه میخوردن ولی باز هم تهیونگ نیود یکم نگران شدم یعنی کجا میتونه رفته باشه
ا/ت:شوگا تهیونگ کجاست؟؟
شوگا:مگه بالا نیست؟
مینجی :صبح زود رفت عمارت
ا/ت:چی برای چی؟؟؟
مینجی:نمیدونم ولی بهم گفت تورو بیاریم عمارت و مراقبت باشیم
عصبانی بودم یعنی چی که رفته
منو اینجا قال گذاشته
گوشیمو درآوردم از تو جیبم و به تهیونگ زنگ زدم جواب نمیداد
دیگه واقعا داشتم ناراحت میشدم
چرا بدون من رفته
وسایلمو جمع مردم و گذاشتمش داخل ماشین و منتظر شوگا و مینجی شدم اونا هم بعد چند دقیقه اومدن سوار ماشین شدم و به پنجره تکیه دادم نکنه براش اتفاقی افتاده
شوگا:ا/ت فکر تو درگیر نکن
مینجی:راست میگه بهش فکر نکن چند ساعت دیگه میرسیم عمارت حتما میبینیش
حرفاشون اصلا کار ساز نبود هم ناراحت بودم که چرا رفته هم عصبانی
دیدم داره با گوشیم ور میره
تهیونگ:تو به گوشی من چیکار داری راستی اون رمز داره نمیتونی بری توش
ا/ت:آره میدونم داشتم از خودم عکس میگرفتم
تهیونگ:راستی فردا قراره بریم خونه
ا/ت:چرا اینقدر زود
تهیونگ:سفر بابا اینا کنسل شده باید زودتر بریم
ا/ت:باشه
ویو ا/ت*
تهیونگ اومد کنارم و بغلم کرد و خوابیدیم
صبح که بیدار شدم تهیونگ نبود فک کنم رفته پایین موهامو شونه زدم و رفتم دستشوئی کارای لازم رو انجام دادم و رفتم پایین بچهها داشتن صبحانه میخوردن ولی باز هم تهیونگ نیود یکم نگران شدم یعنی کجا میتونه رفته باشه
ا/ت:شوگا تهیونگ کجاست؟؟
شوگا:مگه بالا نیست؟
مینجی :صبح زود رفت عمارت
ا/ت:چی برای چی؟؟؟
مینجی:نمیدونم ولی بهم گفت تورو بیاریم عمارت و مراقبت باشیم
عصبانی بودم یعنی چی که رفته
منو اینجا قال گذاشته
گوشیمو درآوردم از تو جیبم و به تهیونگ زنگ زدم جواب نمیداد
دیگه واقعا داشتم ناراحت میشدم
چرا بدون من رفته
وسایلمو جمع مردم و گذاشتمش داخل ماشین و منتظر شوگا و مینجی شدم اونا هم بعد چند دقیقه اومدن سوار ماشین شدم و به پنجره تکیه دادم نکنه براش اتفاقی افتاده
شوگا:ا/ت فکر تو درگیر نکن
مینجی:راست میگه بهش فکر نکن چند ساعت دیگه میرسیم عمارت حتما میبینیش
حرفاشون اصلا کار ساز نبود هم ناراحت بودم که چرا رفته هم عصبانی
۵.۴k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.