شات 27
موقع جشن تهیونگ ویو
دل تو دلم نبود ا/ت رو ببینم امیدوار بودم حداقل ببینمش از اون روز به بعد ندیدمش
ا/ت ویو
ماسکی که بهم داده بودند رو زدم که کسی نشناسم (همون ماسک های خوشگل) وقتی با بلک پینک رفتم روی فرش قرمز همه نگاه ها برگشت به ما همه ازما عکس میگرفتن رفتیم داخل سالن با چشمام دنبال تهیونگ میگشتم
بلاخره پیداش کردم لعنتی خیلی جذاب بود
با دخترا روی صندلی نشستیم
که اونا بهم اشاره کردند منم رفتم و تنها یه جا وایستادم و دخترا رفتن پیش تهیونگ
نشسته بودم که اعضا بلک پینک اومدن پیشم
جنی تهیونگ دنبال کسی هستی
آره ا/ت اومده
لیسا اون نه نیومده بهمون گفت میخواد خونه بمونه
تهیونگ آها باشه
بعد از چند ساعت که اونا رفتن یه دختر با قد بلند و موهای سیاه کنارم نشست گفت
سلام من لیا هستم دختر یکی از سهامدارهای بیگ هیت
باهاش دست دادم ولی اون دستام رو توی دستاش قفل کرد احساس میکردم اینی که پیشمه ا/ت ولی نه اون نمیتونه باشه
دستم رو از توی دستش آوردم بیرون که گفت
چرا ناراحت میشی تو که با کسی نیستی پس بیا امروز بهت حال بدم
یاد روزی افتادم که به ا/ت خیانت کردم رو بهش گفتم
من توی زندگیم یه بار همچین خطایی کردم بار دوم خر نمیشم پس لطفا از اینجا برو
ا/ت اون دیگه کیه
کسی که اگه بهش خیانت نمیکردم الان اون پیشم بود نه تو هه
مطمعنم اگه اون پیشم بود تو نمیتونستی پیشم باشی ا/ت حتی قبول هم نمیکرد من پیش یه دختر دیگه بشینم ولی با این حال همیشه درکم میکرد و کنارم میبود
لونا ولی دو گفتی اون رفته پس چرا بی خیالش نمیشی
من هیچ وقت بی خیالش نمیشم حتی اگه اون من رو نخواد من بازم پیشش میمونم
تو واقعا دوستش داری
آره بیشتر از هرچیزی که دارم عاشق اونم
دل تو دلم نبود ا/ت رو ببینم امیدوار بودم حداقل ببینمش از اون روز به بعد ندیدمش
ا/ت ویو
ماسکی که بهم داده بودند رو زدم که کسی نشناسم (همون ماسک های خوشگل) وقتی با بلک پینک رفتم روی فرش قرمز همه نگاه ها برگشت به ما همه ازما عکس میگرفتن رفتیم داخل سالن با چشمام دنبال تهیونگ میگشتم
بلاخره پیداش کردم لعنتی خیلی جذاب بود
با دخترا روی صندلی نشستیم
که اونا بهم اشاره کردند منم رفتم و تنها یه جا وایستادم و دخترا رفتن پیش تهیونگ
نشسته بودم که اعضا بلک پینک اومدن پیشم
جنی تهیونگ دنبال کسی هستی
آره ا/ت اومده
لیسا اون نه نیومده بهمون گفت میخواد خونه بمونه
تهیونگ آها باشه
بعد از چند ساعت که اونا رفتن یه دختر با قد بلند و موهای سیاه کنارم نشست گفت
سلام من لیا هستم دختر یکی از سهامدارهای بیگ هیت
باهاش دست دادم ولی اون دستام رو توی دستاش قفل کرد احساس میکردم اینی که پیشمه ا/ت ولی نه اون نمیتونه باشه
دستم رو از توی دستش آوردم بیرون که گفت
چرا ناراحت میشی تو که با کسی نیستی پس بیا امروز بهت حال بدم
یاد روزی افتادم که به ا/ت خیانت کردم رو بهش گفتم
من توی زندگیم یه بار همچین خطایی کردم بار دوم خر نمیشم پس لطفا از اینجا برو
ا/ت اون دیگه کیه
کسی که اگه بهش خیانت نمیکردم الان اون پیشم بود نه تو هه
مطمعنم اگه اون پیشم بود تو نمیتونستی پیشم باشی ا/ت حتی قبول هم نمیکرد من پیش یه دختر دیگه بشینم ولی با این حال همیشه درکم میکرد و کنارم میبود
لونا ولی دو گفتی اون رفته پس چرا بی خیالش نمیشی
من هیچ وقت بی خیالش نمیشم حتی اگه اون من رو نخواد من بازم پیشش میمونم
تو واقعا دوستش داری
آره بیشتر از هرچیزی که دارم عاشق اونم
۵۲.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.