بالروح، بالدم، نفدیک یا اقصی
محمد مہدے:
الله رحمتشان کند، الله از آنان قبول کند. گریه نکن مرد، تو مرد هستی! همه ما جز ٕ شهدا هستیم، همه ما در مسیر شهدا هستیم. بگو:« پرودگارا مرا در این مصیبت اجر ده.» مگر غیر از این است که الله جان را خود داده و حالا خود بازپس میگیرد؟ مگر غیر از این است که هر شهید شفیع هفتادویک نفر میشود. آیا این مصیبت است؟
ایمان در ماجرای فلسطین برگ برنده و صف خط شکن شبهای آتش و گلوله است. ایمانِ مردمی که میگویند یا شهید شویم یا صهیونیست را از کشورمان بیرون کنیم. مردمی که بخاطر رضای اللهی حب وطن دارند. مردمی که بیش از هفتاد و پنج سال جنگیدند و خسته نشدند. مردمی که مصداق آیه شریف مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا هستند. از شباب تا کهنسالان همه عهدی با خدا دارند. شهادت برای مردم فلسطین زندگیست. شهیدوار زیست میکنند و در آمار شهدایشان از نوزاد و جنین تشکیل شده هست تا پیرهایی که با همّ و رنج راه هموار میکنند. بلی ایمان آن است که ندانی تا ثانیه بعد زندهای یا نه ولی یک قدم از خدا پا پس نکشی و حساب و کتاب های دنیارا مهم ندانی. بشنوی و ببینی که جنگ سخت است، تبسم کنی و بگویی (ان تنصر الله ینصر کم). هدف را بدانی و بیتوجه به فایده و نتیجه مطیع اراده اللهی باشی و حیات و ممات را از جانب خدا بدانی. ایمان آنیست که کودک شبیه اصغرت در دستت طلف شود و رجز بخوانی و هراس از عده و عده خصم نداشته باشی. ایمان آنیست که اگر ملت ها یاری ات ندادند و فقط شعار دادند دل به خلق خوش نکنی و تقوا پیشه کنی و هزینهاش جانت باشد. از بابت شهادت خواهر کوچک و برادر صغیرت دلسرد نشوی و به ریش یهود بخندی. آری تجلی کل قرآن در ملت فلسطین بالاخص مردم شهید غزه مشهود است. جدال حق و باطل هنوز هم زنده است. یک صف حسینی و یک صف یزیدی. عبد الخصم یا عبد اله. ایمان، آن دیوار بلند تمییز دهنده حق علیه باطل، آن رود جدا کننده کفر و نفاق از صراط مستقیم؛ داعیه دارانی دارد با بدن های اربا اربا، صورت هایی از باروت سیاه شده، گور های نو داماد. و کجاست سیدالشهدا که بنیان گذار این صف است. بعد از اتمام نبرد جوان هایی به گور خفته، مادرانی بی اولاد، کودکانی بو والد، ایمان هنوز هست. اسباب بازی های کودکانشان آجر های شکسته شده میشود ولی هنوز قلب ها به نور ایمان قرص است. به راستى كه مؤمن واقعى اينانند؛ داراى مقاماتى بلند و آمرزش و روزى نيكو در نزد پروردگار خويش هستند. آن مدینه فاضله همین نیست؟ هرگز هدف تمام نمیشود، هدف همان صفت ایمان است. شاید پیروز دشت نینوا یزیدیان بوده باشند، اما حسین پیروز انسان های مومنی است که حقیقت ماجرای حق را درک و پذیرفتهاند. هیچ کس برای پیروزی نجنگید، همه برای ادای فریضه جهاد و نصراللهی جنگیدند. اما آن کس که از ظالمی همایت کرد و بر مظلومی تاخت، سنت اللهی بر او جاری میگردد و به آن چه که خدا برایش مقدر کرده مبطلا خواهد شد. وعده اللهی حق است.
الله رحمتشان کند، الله از آنان قبول کند. گریه نکن مرد، تو مرد هستی! همه ما جز ٕ شهدا هستیم، همه ما در مسیر شهدا هستیم. بگو:« پرودگارا مرا در این مصیبت اجر ده.» مگر غیر از این است که الله جان را خود داده و حالا خود بازپس میگیرد؟ مگر غیر از این است که هر شهید شفیع هفتادویک نفر میشود. آیا این مصیبت است؟
ایمان در ماجرای فلسطین برگ برنده و صف خط شکن شبهای آتش و گلوله است. ایمانِ مردمی که میگویند یا شهید شویم یا صهیونیست را از کشورمان بیرون کنیم. مردمی که بخاطر رضای اللهی حب وطن دارند. مردمی که بیش از هفتاد و پنج سال جنگیدند و خسته نشدند. مردمی که مصداق آیه شریف مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا هستند. از شباب تا کهنسالان همه عهدی با خدا دارند. شهادت برای مردم فلسطین زندگیست. شهیدوار زیست میکنند و در آمار شهدایشان از نوزاد و جنین تشکیل شده هست تا پیرهایی که با همّ و رنج راه هموار میکنند. بلی ایمان آن است که ندانی تا ثانیه بعد زندهای یا نه ولی یک قدم از خدا پا پس نکشی و حساب و کتاب های دنیارا مهم ندانی. بشنوی و ببینی که جنگ سخت است، تبسم کنی و بگویی (ان تنصر الله ینصر کم). هدف را بدانی و بیتوجه به فایده و نتیجه مطیع اراده اللهی باشی و حیات و ممات را از جانب خدا بدانی. ایمان آنیست که کودک شبیه اصغرت در دستت طلف شود و رجز بخوانی و هراس از عده و عده خصم نداشته باشی. ایمان آنیست که اگر ملت ها یاری ات ندادند و فقط شعار دادند دل به خلق خوش نکنی و تقوا پیشه کنی و هزینهاش جانت باشد. از بابت شهادت خواهر کوچک و برادر صغیرت دلسرد نشوی و به ریش یهود بخندی. آری تجلی کل قرآن در ملت فلسطین بالاخص مردم شهید غزه مشهود است. جدال حق و باطل هنوز هم زنده است. یک صف حسینی و یک صف یزیدی. عبد الخصم یا عبد اله. ایمان، آن دیوار بلند تمییز دهنده حق علیه باطل، آن رود جدا کننده کفر و نفاق از صراط مستقیم؛ داعیه دارانی دارد با بدن های اربا اربا، صورت هایی از باروت سیاه شده، گور های نو داماد. و کجاست سیدالشهدا که بنیان گذار این صف است. بعد از اتمام نبرد جوان هایی به گور خفته، مادرانی بی اولاد، کودکانی بو والد، ایمان هنوز هست. اسباب بازی های کودکانشان آجر های شکسته شده میشود ولی هنوز قلب ها به نور ایمان قرص است. به راستى كه مؤمن واقعى اينانند؛ داراى مقاماتى بلند و آمرزش و روزى نيكو در نزد پروردگار خويش هستند. آن مدینه فاضله همین نیست؟ هرگز هدف تمام نمیشود، هدف همان صفت ایمان است. شاید پیروز دشت نینوا یزیدیان بوده باشند، اما حسین پیروز انسان های مومنی است که حقیقت ماجرای حق را درک و پذیرفتهاند. هیچ کس برای پیروزی نجنگید، همه برای ادای فریضه جهاد و نصراللهی جنگیدند. اما آن کس که از ظالمی همایت کرد و بر مظلومی تاخت، سنت اللهی بر او جاری میگردد و به آن چه که خدا برایش مقدر کرده مبطلا خواهد شد. وعده اللهی حق است.
۱۴.۵k
۲۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.