وقتی استاد دانشگاهه pاخر
وقتی استاد دانشگاهه pاخر
_میدونستی از همون اولین باری که دیدمت
قلبم ولم کرد و مال تو شد؟
با تعجب بهش خیره شدی..
با فهمیدن منظورش حس فوق العاده ای از خوشحالی و شادی داشتی ولی ممکن بود که باهات شوخی کرده باشه..یعنی ممکن بود جدی باشه..؟
*استاد شوخی که نمی کنید؟
لبخند ملیحی زد و کتاب رو اروم روی سرت زد..
_بنظرت میشه درمورد دوست داشتن یه نفر شوخی کرد؟
با صورت سرخ شده لب زدی...
*پس واقعا دوستم دارین؟
بهت نزدیک و صورتش رو به صورتت نزدیک کرد میشد گفت که فاصله ای کمی داشتید..
_یه چیزی فراتر از دوست داشتن
با این حرفش خجالتی کشیدی...
ولی دستای کوچیکت رو روی گوشه ای صورتش گذاشتی
و لب هات رو روی لب های خوش فرمش گذاشتی....
_میدونستی از همون اولین باری که دیدمت
قلبم ولم کرد و مال تو شد؟
با تعجب بهش خیره شدی..
با فهمیدن منظورش حس فوق العاده ای از خوشحالی و شادی داشتی ولی ممکن بود که باهات شوخی کرده باشه..یعنی ممکن بود جدی باشه..؟
*استاد شوخی که نمی کنید؟
لبخند ملیحی زد و کتاب رو اروم روی سرت زد..
_بنظرت میشه درمورد دوست داشتن یه نفر شوخی کرد؟
با صورت سرخ شده لب زدی...
*پس واقعا دوستم دارین؟
بهت نزدیک و صورتش رو به صورتت نزدیک کرد میشد گفت که فاصله ای کمی داشتید..
_یه چیزی فراتر از دوست داشتن
با این حرفش خجالتی کشیدی...
ولی دستای کوچیکت رو روی گوشه ای صورتش گذاشتی
و لب هات رو روی لب های خوش فرمش گذاشتی....
۱۴.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.