وقتی مجبوره بخاطر سفر کاریش یک ماه از کره بره...
2/3
+ ویو. کمک ته کردم وسایلاشو باهم جمع کردیم
_ ا/ت اگه مشکلی پیش اومدم حتما بهم زنگ بزن خوب؟ قول میدم هرکاری که بتونم و برات انجام میدم.( لبخند)
+ باش. ولی نمیتونی حداقل یکم زودتر بیای؟
_ ببخشید بیبی ولی کار دارم( ناراحت)
+ ( تهیونگ و توی بغل گرفت) مهم نیست.... بلاخره پیش میاد
_ ( محکم بغلش کرد) مرسی که درکم میکنی
+(خنده) خوب حالا پاشو باهم بریم یه چیزی درست کنیم برای ناهار و بعدش هم برای شام. ساعت 4 پرواز داری خوب غذا بخور که گشنت نشه
_ چشم خانم بزرگ
+(خنده)
پرش زمانی به 3:30 دقیقه صبح
_ ویو:ا/ت کنارم اروم خوابیده بود. دلم خیلی براش تنگ میشد. اروم سرشو بوسیدم و چمدونمو برداشتم و از خونه خارج شدم. سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردم....
پرش زمانی به صبح
+ نور خورشید به صورتم تابید. ازم جام بلند شدم و نگاه کنارم کردم. ته رفته بود! با ناراحتی از پنجره ی اتاق به بیرون نگاه میکردم. اما چطوری من یک ماه و بدون ته تحمل کنم. باید توی این یک ماه کاری رو واس خودم پیدا کنم تا سر گرم شم.
_ ویو : از هواپیما پیاده شدم و به سمت خونه ای که خریدم رفتم وسایلمو چیدم و سریع به ا/ت زنگ زدم .
+ داشتم کارامو میکردم که گوشیم زنگ خورد . ته بود خیلی خوشحال بودم ک ب هم زنگ زد
+ ( با خوشحالی) سلام ته
_ سلام ا/ت.انگاری بیدار شدی؟
+اره. راستشو بخوای دیگه خوابم نبرد دیگه هم نخوابیدم...
_ باید خوب بخوابی. راستی داری چیکار میکنی؟
+ داشتم ناهار درست میکردم. تو چی؟
_ منم وسایلامو چیدم الانم میخوام یکم استراحت کنم
+ خوب پس برو بخواب. خوابای خوب ببینی
_ مرسی
+ خدافظ
_خدافظ
+ ویو تلفونو قطع کردم و روی میز گذاشتم داشتم کارامو میکردم که سرم بدجور گیج رفت. حالم بد شد و رفتم دست شویی.... دست و صورتمو شستم انا بازم حالم بد بود. رفتم توی اتاق و یه لباس از توی کمد برداشتم و رفتم دکتر....
(توی دکتر)
& خانم ا/ت باید ازتون تست بگیریم تا بفهمیم چتون شده....
+ باشه....
( اینم از پارت دو امیدوارم خوشتون بیاد)
+ ویو. کمک ته کردم وسایلاشو باهم جمع کردیم
_ ا/ت اگه مشکلی پیش اومدم حتما بهم زنگ بزن خوب؟ قول میدم هرکاری که بتونم و برات انجام میدم.( لبخند)
+ باش. ولی نمیتونی حداقل یکم زودتر بیای؟
_ ببخشید بیبی ولی کار دارم( ناراحت)
+ ( تهیونگ و توی بغل گرفت) مهم نیست.... بلاخره پیش میاد
_ ( محکم بغلش کرد) مرسی که درکم میکنی
+(خنده) خوب حالا پاشو باهم بریم یه چیزی درست کنیم برای ناهار و بعدش هم برای شام. ساعت 4 پرواز داری خوب غذا بخور که گشنت نشه
_ چشم خانم بزرگ
+(خنده)
پرش زمانی به 3:30 دقیقه صبح
_ ویو:ا/ت کنارم اروم خوابیده بود. دلم خیلی براش تنگ میشد. اروم سرشو بوسیدم و چمدونمو برداشتم و از خونه خارج شدم. سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردم....
پرش زمانی به صبح
+ نور خورشید به صورتم تابید. ازم جام بلند شدم و نگاه کنارم کردم. ته رفته بود! با ناراحتی از پنجره ی اتاق به بیرون نگاه میکردم. اما چطوری من یک ماه و بدون ته تحمل کنم. باید توی این یک ماه کاری رو واس خودم پیدا کنم تا سر گرم شم.
_ ویو : از هواپیما پیاده شدم و به سمت خونه ای که خریدم رفتم وسایلمو چیدم و سریع به ا/ت زنگ زدم .
+ داشتم کارامو میکردم که گوشیم زنگ خورد . ته بود خیلی خوشحال بودم ک ب هم زنگ زد
+ ( با خوشحالی) سلام ته
_ سلام ا/ت.انگاری بیدار شدی؟
+اره. راستشو بخوای دیگه خوابم نبرد دیگه هم نخوابیدم...
_ باید خوب بخوابی. راستی داری چیکار میکنی؟
+ داشتم ناهار درست میکردم. تو چی؟
_ منم وسایلامو چیدم الانم میخوام یکم استراحت کنم
+ خوب پس برو بخواب. خوابای خوب ببینی
_ مرسی
+ خدافظ
_خدافظ
+ ویو تلفونو قطع کردم و روی میز گذاشتم داشتم کارامو میکردم که سرم بدجور گیج رفت. حالم بد شد و رفتم دست شویی.... دست و صورتمو شستم انا بازم حالم بد بود. رفتم توی اتاق و یه لباس از توی کمد برداشتم و رفتم دکتر....
(توی دکتر)
& خانم ا/ت باید ازتون تست بگیریم تا بفهمیم چتون شده....
+ باشه....
( اینم از پارت دو امیدوارم خوشتون بیاد)
۱۶.۷k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.