عضو هشتم بی تی اس فصل ۲ پارت ۱
(چقدر دلم میخواست کاورو عوض کنم...حالا اینو ولش کن ، همونطور که گفتم الان خیلی سال گذشته و بی تی اس دیسبند شده) (بین خودمون ۲۰۰ نفر باشه ، مافیا شدن🥲)
ادامه میدیم
نامی: اسلحه هارو جابجا کردی؟
کوک:اوهوم ، امشب مراسم دعوتیماااا
نامی:بله خودم میدونم ، یه مراسم بالماسکهست
کوک:به هوپی هیونگ گفتم ماسکامونو طراحی کنه
نامی:ابرومون میره ، همشونو کیوت درست میکنه ببین کی گفتم😂
کوک:سختنگیر ، واای من خیلی ذوق دارم
نامی:چرا اونوقت؟
کوک:عررر نمیدونی؟ ملکه مافیا هم میاد داخل مراسم
نامی:اوه ، جالبه
کوک:😑😑😑😑اصن براش ذوق نداری؟
نامی:کامان کوک ، من ۳۵ سالمه (عررر نوموخوام تو سی سالت شهههه)
کوک :که چی؟ منم ۲۹ سالمه ( (هیچی نمیگه ، ادمین مرده) )
ته:کوک بار اسلحه هارو کجا ول کردی (با نگرانی)
کوک:تو کارخونه دیگه ، مگه نگفتین تو کارخونه؟
ته : کارخونه جایی بود که صد بار سفارش کردم اونجا نبریش
کوک: عههههه😀 جدی؟ باوش ببخشید
ته:..........
نامی:.........
کوک:...... اونجوری نگام نکنین ، بریم برشون داریم؟
ته : تا الان همشونو بردن ، ادمای بایول نمیزارن اونجا بمونه
نام:بایول؟ مگه بایول هنوز....
ته:پارک بایول دیگه ، دختر اقای پارک (پرید وسط حرفش)
نام:اها ، درسته
نام ویو
هنوزم که هنوزه نمیتونم بایولو از تو سرم بیرون کنم ، اون واقعا گناه داشت
نام:الان میام بچه ها
ته :هرجا میری زود بیا ، مراسم ۴ ساعت دیگس
نام:باشه
سوار ماشینم شدم و راه افتادم (به بههههه ببین کی ماشین دارهههههه)
فقط میرفتم ، نمیدونم کجا ، ذهنم خیلی درگیر کارا بود به خودم اومدم و دیدم که ساعت ۸ عه ، ساعت ۹ مراسم بود ، سریع برگشتم خونه و لباسامو عوض کردم ماسکی که جیهوپ درست کرده بودو برداشتم ، به طرز عجیبی ساده و سیک بود و با لباسامون ست شده بود ، ماسک من بیشتر به یه روباه میخورد
نامی:خوشم هوپی هیونگ ، ماسکم خیلی خوب شده
هوپی:خواهش میکنم ، زودباشین دیر شده
( لقب نامجون روباه سیاهه ، جین درخشش در تاریکی ، یونگی سایه سفید ، جیهوپ نور خاموش ، جیمین ، تهیونگ و جونگکوک لقب ندارن ) (بگم بدونید ، ناموسا حال میکنید چه اسمایی دراوردم ؟)
(تو مراسم)
کوک ویو
همه تو مراسم بودن و خوش میگذروندن که یهو ملکه مافیا قاشقو زد به لیوانش و گفت
ملکه مافیا : خیلی خوشحال شدم که به مهمونی امشب اومدین ، همون طور که میدونید ، تاحالا صورتمو بهتون نشون ندادم و اسمم هم بهتون نگفتم ، پس الان تصمیم گرفتم هویتمو برای همتون فاش کنم
ماسکشو برداشت ، اون..........اون......
ادامه میدیم
نامی: اسلحه هارو جابجا کردی؟
کوک:اوهوم ، امشب مراسم دعوتیماااا
نامی:بله خودم میدونم ، یه مراسم بالماسکهست
کوک:به هوپی هیونگ گفتم ماسکامونو طراحی کنه
نامی:ابرومون میره ، همشونو کیوت درست میکنه ببین کی گفتم😂
کوک:سختنگیر ، واای من خیلی ذوق دارم
نامی:چرا اونوقت؟
کوک:عررر نمیدونی؟ ملکه مافیا هم میاد داخل مراسم
نامی:اوه ، جالبه
کوک:😑😑😑😑اصن براش ذوق نداری؟
نامی:کامان کوک ، من ۳۵ سالمه (عررر نوموخوام تو سی سالت شهههه)
کوک :که چی؟ منم ۲۹ سالمه ( (هیچی نمیگه ، ادمین مرده) )
ته:کوک بار اسلحه هارو کجا ول کردی (با نگرانی)
کوک:تو کارخونه دیگه ، مگه نگفتین تو کارخونه؟
ته : کارخونه جایی بود که صد بار سفارش کردم اونجا نبریش
کوک: عههههه😀 جدی؟ باوش ببخشید
ته:..........
نامی:.........
کوک:...... اونجوری نگام نکنین ، بریم برشون داریم؟
ته : تا الان همشونو بردن ، ادمای بایول نمیزارن اونجا بمونه
نام:بایول؟ مگه بایول هنوز....
ته:پارک بایول دیگه ، دختر اقای پارک (پرید وسط حرفش)
نام:اها ، درسته
نام ویو
هنوزم که هنوزه نمیتونم بایولو از تو سرم بیرون کنم ، اون واقعا گناه داشت
نام:الان میام بچه ها
ته :هرجا میری زود بیا ، مراسم ۴ ساعت دیگس
نام:باشه
سوار ماشینم شدم و راه افتادم (به بههههه ببین کی ماشین دارهههههه)
فقط میرفتم ، نمیدونم کجا ، ذهنم خیلی درگیر کارا بود به خودم اومدم و دیدم که ساعت ۸ عه ، ساعت ۹ مراسم بود ، سریع برگشتم خونه و لباسامو عوض کردم ماسکی که جیهوپ درست کرده بودو برداشتم ، به طرز عجیبی ساده و سیک بود و با لباسامون ست شده بود ، ماسک من بیشتر به یه روباه میخورد
نامی:خوشم هوپی هیونگ ، ماسکم خیلی خوب شده
هوپی:خواهش میکنم ، زودباشین دیر شده
( لقب نامجون روباه سیاهه ، جین درخشش در تاریکی ، یونگی سایه سفید ، جیهوپ نور خاموش ، جیمین ، تهیونگ و جونگکوک لقب ندارن ) (بگم بدونید ، ناموسا حال میکنید چه اسمایی دراوردم ؟)
(تو مراسم)
کوک ویو
همه تو مراسم بودن و خوش میگذروندن که یهو ملکه مافیا قاشقو زد به لیوانش و گفت
ملکه مافیا : خیلی خوشحال شدم که به مهمونی امشب اومدین ، همون طور که میدونید ، تاحالا صورتمو بهتون نشون ندادم و اسمم هم بهتون نگفتم ، پس الان تصمیم گرفتم هویتمو برای همتون فاش کنم
ماسکشو برداشت ، اون..........اون......
۲.۱k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.