عشق حقیقی پارت 16
یک ماه بعد
ویو کوک
از اون موقع یک ماه گذشته و ما یه اکیپ شش نفره شدیم
منو ات از مافیا بودن اومدیم بیرون و الان من یه شرکت دارم که یونگی و ته اینجا کار میکنن
دخترا هم یه شرکت دیگه زدن که بعد ما شرکت اونا بهترینه
خب دیگه برین تا ادامه رو ببینین
ویو ات
نشسته بودم تو دفتر که در رو یکی زد اجازه ورود دادم که جنی اومد داخل
+ چطوری دختر
÷ دارم میمیرم از خستگی بیاین کارا که تموم شد بریم تلافی کنیم پسرا رو اذیت کنیم
+منکه هستم میسو رو باید راضی کنیم
€ برای چی منو راضی کنین
÷ یا هفت جد بنگتن تو از کجا اومدی
€ نپیچون و بگو
+ خب عزیزم بیا بریم یه ذره شیطنت کنی
€ اره این دفعه رو هستم تا اینا باشن یواشکی نرن بار
÷ زدی به هدف اوکی بریم اماده بشیم
+ خب چیکار کنیم
* بعد نیم ساعت فکر کردن
÷ اها بیاین بریم دنبالشون و وقتی رفتیم.....
€+ اره عالیه
فلش بک به ساعت 7
ویو ته
جنی زنگ زد گفت میان دنبالمون کارمون دارن برم به پسرا خبر بدم
× اقایون
°_ بفرما چیشده ته
× هیچی جنی زنگ زد قرار شده بیان دنبالمون کارمون
دارن
° جیکار دارن؟
×نمیدونم
نیم ساعت بعد
ویو میسو
بلند شدیم با لامبورگینی هامون رفتیم دنبالشون دهنشون باز مونده بود چون تیپ زده بود خیلی خفن من کراپ مشکی با یه کارگو سفید یه کلاه سفید ات که یه نیمتنه با یه دامن کوتاه طوسی جنی هم با یه پیرهن جذب ابی نفتی که تا زانو بود
€چه خبر اقایون
_ میشه بگید چرا اینطوری اومدید؟( گیج شده)
+ شما کاری نداشته باشید و سوار شید
_×° باشه
ویو ات
سوار شدن ما دخترا راننده بودیم از قبل به دخترا یه ایپاد دادم
گذاشتیم تو گوشمون
+دخترا اماده اید؟
€÷ اره
÷ با شمارش من
سه...
دو....
یک...
خمارییی
ویو کوک
از اون موقع یک ماه گذشته و ما یه اکیپ شش نفره شدیم
منو ات از مافیا بودن اومدیم بیرون و الان من یه شرکت دارم که یونگی و ته اینجا کار میکنن
دخترا هم یه شرکت دیگه زدن که بعد ما شرکت اونا بهترینه
خب دیگه برین تا ادامه رو ببینین
ویو ات
نشسته بودم تو دفتر که در رو یکی زد اجازه ورود دادم که جنی اومد داخل
+ چطوری دختر
÷ دارم میمیرم از خستگی بیاین کارا که تموم شد بریم تلافی کنیم پسرا رو اذیت کنیم
+منکه هستم میسو رو باید راضی کنیم
€ برای چی منو راضی کنین
÷ یا هفت جد بنگتن تو از کجا اومدی
€ نپیچون و بگو
+ خب عزیزم بیا بریم یه ذره شیطنت کنی
€ اره این دفعه رو هستم تا اینا باشن یواشکی نرن بار
÷ زدی به هدف اوکی بریم اماده بشیم
+ خب چیکار کنیم
* بعد نیم ساعت فکر کردن
÷ اها بیاین بریم دنبالشون و وقتی رفتیم.....
€+ اره عالیه
فلش بک به ساعت 7
ویو ته
جنی زنگ زد گفت میان دنبالمون کارمون دارن برم به پسرا خبر بدم
× اقایون
°_ بفرما چیشده ته
× هیچی جنی زنگ زد قرار شده بیان دنبالمون کارمون
دارن
° جیکار دارن؟
×نمیدونم
نیم ساعت بعد
ویو میسو
بلند شدیم با لامبورگینی هامون رفتیم دنبالشون دهنشون باز مونده بود چون تیپ زده بود خیلی خفن من کراپ مشکی با یه کارگو سفید یه کلاه سفید ات که یه نیمتنه با یه دامن کوتاه طوسی جنی هم با یه پیرهن جذب ابی نفتی که تا زانو بود
€چه خبر اقایون
_ میشه بگید چرا اینطوری اومدید؟( گیج شده)
+ شما کاری نداشته باشید و سوار شید
_×° باشه
ویو ات
سوار شدن ما دخترا راننده بودیم از قبل به دخترا یه ایپاد دادم
گذاشتیم تو گوشمون
+دخترا اماده اید؟
€÷ اره
÷ با شمارش من
سه...
دو....
یک...
خمارییی
۱۰.۸k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.