خب لعنتی جان !
خب لعنتی جان !
یکبار هم تو بشو همانی که من می خواهم
همانی که برایم آرام و قرار ندارد ..
همانی بشو که قصه ام را همه جا ، جار می زند
همانی که با شنیدن صدایم دلش هُری می ریزد پایین ،
و قند توی دلش آب میشود ..
یکبار هم تو عاشقم باش
و برایم دیوانگی کن
دلبر جان !
نمیشود کمی من شوی ؟
یکبار هم تو بشو همانی که من می خواهم
همانی که برایم آرام و قرار ندارد ..
همانی بشو که قصه ام را همه جا ، جار می زند
همانی که با شنیدن صدایم دلش هُری می ریزد پایین ،
و قند توی دلش آب میشود ..
یکبار هم تو عاشقم باش
و برایم دیوانگی کن
دلبر جان !
نمیشود کمی من شوی ؟
۶.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳