My school Love p.t1❤
پارت اول ^
ات"
الان یک سال از اومدنم با مادرم به کره میگذره و من تونستم دوستای خوبی پیدا کنم
خب فردا اولین روز مدرسه کوفتی من دوبارههههه
+ات: سلام اوما من دارم میرم آرایشگاه سر راه هم یه چی میخورم برم این موهای تارزانیمو برای مدرسه درست کنم
م/ت: مگه خواستگار تو مدرسه وایستاده
"امیدوارم "
"برو بچه پرو "
فردا
ا/ت:وایی دیرم شددددد
م/ت: بدو دخترا دم درن منم بودم از پنج بلندمیشدم آرایش میکردم معلومه دیرم میشه
ات: وای مامان یک دقیقه تیکه ننداز
فلش بک به مدرسه
کوک"
هورااا دوباره مدرسه شروع شد با بچه های خیلی خوش میگذره و البته نگاه های بقیه و هدیه هاشون از اول صبح و بی اعصابی های جی اون یکم بده
*جی اون :وای من اعصاب این سلیته خانومارو ندارم دوباره مدرسه شروع شد اییییی
- کوک: آروم باش بریم تو کلاس
* آخه نگاه کن با چشاشون دارن میخورنت
تهوینگ اومد بگه سلام که با دیدن قیافه پوکر جی اون فهمید جیغ داده های تو راه رو برای چی بود
$تهیونگ: سلا... ینی آدم قیافه خواهرتو میبینه اول سال تا آخر سال امید به درس خوندنش بیشتر میشه انقد ذوق از قیافش میباره
* هوی عروس خانم خفه میشی یا خفت کنم (به خدا این داستان جدی نگیرید)
٪جیمین: چطوری دختر چه خوشگل شدی
* مرسی موچی کوچولو
$ تهیونگ: خواهرت تعادل روانی نداره همین الان داشت منو جر میداد
تا اومد چیزی بگه معلم اومد و فقط تونست با چشماش تهوینگ بخور (#منحزف مباشید 🤣)
ات"
الان یک سال از اومدنم با مادرم به کره میگذره و من تونستم دوستای خوبی پیدا کنم
خب فردا اولین روز مدرسه کوفتی من دوبارههههه
+ات: سلام اوما من دارم میرم آرایشگاه سر راه هم یه چی میخورم برم این موهای تارزانیمو برای مدرسه درست کنم
م/ت: مگه خواستگار تو مدرسه وایستاده
"امیدوارم "
"برو بچه پرو "
فردا
ا/ت:وایی دیرم شددددد
م/ت: بدو دخترا دم درن منم بودم از پنج بلندمیشدم آرایش میکردم معلومه دیرم میشه
ات: وای مامان یک دقیقه تیکه ننداز
فلش بک به مدرسه
کوک"
هورااا دوباره مدرسه شروع شد با بچه های خیلی خوش میگذره و البته نگاه های بقیه و هدیه هاشون از اول صبح و بی اعصابی های جی اون یکم بده
*جی اون :وای من اعصاب این سلیته خانومارو ندارم دوباره مدرسه شروع شد اییییی
- کوک: آروم باش بریم تو کلاس
* آخه نگاه کن با چشاشون دارن میخورنت
تهوینگ اومد بگه سلام که با دیدن قیافه پوکر جی اون فهمید جیغ داده های تو راه رو برای چی بود
$تهیونگ: سلا... ینی آدم قیافه خواهرتو میبینه اول سال تا آخر سال امید به درس خوندنش بیشتر میشه انقد ذوق از قیافش میباره
* هوی عروس خانم خفه میشی یا خفت کنم (به خدا این داستان جدی نگیرید)
٪جیمین: چطوری دختر چه خوشگل شدی
* مرسی موچی کوچولو
$ تهیونگ: خواهرت تعادل روانی نداره همین الان داشت منو جر میداد
تا اومد چیزی بگه معلم اومد و فقط تونست با چشماش تهوینگ بخور (#منحزف مباشید 🤣)
۵.۴k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.