فکرشم نمیکردم فصل ۲ پارت ۱ (شروع کوبنده)
*البته شروع کوبنده اسمه این فصلشه *
..
...
...
اینجا کجاست؟؟؟
نگو که......بازم!چرا این خواب تمومی نداره!(اکو شدن صدا)
هوفف
(رفتن و دراز کشیدن رو ماسه
۱...۲.........
ا/ت: جیغغغغغغغغغغغغ سردههههههههه(از خواب پریدن)
......
•_• مامان؟
م.ت:بلند شو دیگه گلوم پاره شد ار بس صدات کردم
ا/ت:.......مادر من .....الان بنظرت من مریض نمیشم؟؟(اشاره به خودش که خیسه)
م.ت:از بس که غر میزنی آخر میترشی میمونی ور دله من
ا/ت: خیلیم عالی غذای حاضر استراحت کی واقعا همچین چیزی رو ول میکنه میره با یکی دیگه سرو کله بزنه آخه
م.ت: بلند شو برو لباستو عوض کن (رفت)
ا/ت:(خنده) فلش بک به چند دقیقه بعد .........
ا/ت : خوب حالا به مریم زنگ بزنم (بوق)
......
.....
مریم:الو
ا/ت:سیلام چخبر خواهرم چطوری؟
مریم :بد نیستم ..تو؟
ا/ت: سلامتیت گاوم(خنده)
مریم:...میمون بی ریخت مثله آدم حرف زدن بهت نیومده(خنده)
ا/ت: خوب دیگه
مریم :راستی ا/ت قضیه بورسیه چی شد ؟
ا/ت: خوب (تن صدا رو پایین آوردن)
راستش دنبالشم فقط مونده که بعداز این امتحانات کارنامه رو بگیرم ....بقیش حله
مریم:کی میخوای بگی بهشون ؟؟
ا/ت: بعداز اینکه مدرسه اینکه ثابت کنه بورس گرفتم اونوقت
بعدشم من که این همه صبر کردم این بگذره ام روش
مریم : نمیدونم چی بگم ....نمیتونم بگم نکن چون این چند سالو الکی بیخوابی از هر چی گذشتن رو نکشیدی که آخرش بگم نرو ....فقط اینو بدون من پشتتم میدونم که قویی و مطمئنم بخاطره چیزی که میخوای جلوی کسی سر خم نمیکنی به حرفای خانوادتم زیاد توجه نکن چون میدونی که اونا با عقاید قدیمی زندگی کردن و نگرانتن
ا/ت:میدونم (خنده) ولی... (محو شدن خنده )زور گفتن با خوبه یکیو خواستن خیلی فرق داره ....تا کی مگه این وضع ادامه داره هم؟؟؟
ولی اینو بدون مریم.....یروزی همه با کارایی که باهام کردن پشیمون میشن ...نه اینکه بگم بد کسیو بخوام نه....چون همچین اخلاقی ندارم ...بخاطره اینه که چون فراموش میکنم و حتی ......شایدم دیگه فرصتی نباشه ..(لبخند)
مریم:اَه میمون درختی .....این چه چرتیه که بلغور میکنی .....هیچی نمیشه اوکی ....میدونم.....میدونم چی میگی....بیا به امتحانات فکر کنیم بجای این غمبادا البته اینو که میدونم باز مثله همیشه تو شاگرد اول کلاسی (خنده )
ا/ت: بله بله پس چی (خنده )
خوب دیگه ...بیشتر از این مزاحمت نمیشم کاری نداری جونم .....
مواظبت خودت باش و البته .......
مریم:ا/تتتتتتتتت
(قطع کردن )
ا/ت: آخ گوشم(خنده)
خوب .....همینطور که میدونین من ا/تم .....و اینکه الان آخر دبیرستانم
تویه این ۳ سال من رشته ای رو خوندم که دوسش نداشتم ولی چاره جز اینکه اون راه رسیدن به هدفم بود رو نداشتم .....تمامه تلاشمو کردم و مثله همیشه میکنم ..... به حرف بقیه کاری ندارم که میگفتن نمیتونه .........من فقط میخوام به خودم ثابت کنم .....و میدونم که میتونم ....:)💜
خوب سلام
ببخشید که دیر شد درحاله آماده سازیش بودم
🙂💜
..
...
...
اینجا کجاست؟؟؟
نگو که......بازم!چرا این خواب تمومی نداره!(اکو شدن صدا)
هوفف
(رفتن و دراز کشیدن رو ماسه
۱...۲.........
ا/ت: جیغغغغغغغغغغغغ سردههههههههه(از خواب پریدن)
......
•_• مامان؟
م.ت:بلند شو دیگه گلوم پاره شد ار بس صدات کردم
ا/ت:.......مادر من .....الان بنظرت من مریض نمیشم؟؟(اشاره به خودش که خیسه)
م.ت:از بس که غر میزنی آخر میترشی میمونی ور دله من
ا/ت: خیلیم عالی غذای حاضر استراحت کی واقعا همچین چیزی رو ول میکنه میره با یکی دیگه سرو کله بزنه آخه
م.ت: بلند شو برو لباستو عوض کن (رفت)
ا/ت:(خنده) فلش بک به چند دقیقه بعد .........
ا/ت : خوب حالا به مریم زنگ بزنم (بوق)
......
.....
مریم:الو
ا/ت:سیلام چخبر خواهرم چطوری؟
مریم :بد نیستم ..تو؟
ا/ت: سلامتیت گاوم(خنده)
مریم:...میمون بی ریخت مثله آدم حرف زدن بهت نیومده(خنده)
ا/ت: خوب دیگه
مریم :راستی ا/ت قضیه بورسیه چی شد ؟
ا/ت: خوب (تن صدا رو پایین آوردن)
راستش دنبالشم فقط مونده که بعداز این امتحانات کارنامه رو بگیرم ....بقیش حله
مریم:کی میخوای بگی بهشون ؟؟
ا/ت: بعداز اینکه مدرسه اینکه ثابت کنه بورس گرفتم اونوقت
بعدشم من که این همه صبر کردم این بگذره ام روش
مریم : نمیدونم چی بگم ....نمیتونم بگم نکن چون این چند سالو الکی بیخوابی از هر چی گذشتن رو نکشیدی که آخرش بگم نرو ....فقط اینو بدون من پشتتم میدونم که قویی و مطمئنم بخاطره چیزی که میخوای جلوی کسی سر خم نمیکنی به حرفای خانوادتم زیاد توجه نکن چون میدونی که اونا با عقاید قدیمی زندگی کردن و نگرانتن
ا/ت:میدونم (خنده) ولی... (محو شدن خنده )زور گفتن با خوبه یکیو خواستن خیلی فرق داره ....تا کی مگه این وضع ادامه داره هم؟؟؟
ولی اینو بدون مریم.....یروزی همه با کارایی که باهام کردن پشیمون میشن ...نه اینکه بگم بد کسیو بخوام نه....چون همچین اخلاقی ندارم ...بخاطره اینه که چون فراموش میکنم و حتی ......شایدم دیگه فرصتی نباشه ..(لبخند)
مریم:اَه میمون درختی .....این چه چرتیه که بلغور میکنی .....هیچی نمیشه اوکی ....میدونم.....میدونم چی میگی....بیا به امتحانات فکر کنیم بجای این غمبادا البته اینو که میدونم باز مثله همیشه تو شاگرد اول کلاسی (خنده )
ا/ت: بله بله پس چی (خنده )
خوب دیگه ...بیشتر از این مزاحمت نمیشم کاری نداری جونم .....
مواظبت خودت باش و البته .......
مریم:ا/تتتتتتتتت
(قطع کردن )
ا/ت: آخ گوشم(خنده)
خوب .....همینطور که میدونین من ا/تم .....و اینکه الان آخر دبیرستانم
تویه این ۳ سال من رشته ای رو خوندم که دوسش نداشتم ولی چاره جز اینکه اون راه رسیدن به هدفم بود رو نداشتم .....تمامه تلاشمو کردم و مثله همیشه میکنم ..... به حرف بقیه کاری ندارم که میگفتن نمیتونه .........من فقط میخوام به خودم ثابت کنم .....و میدونم که میتونم ....:)💜
خوب سلام
ببخشید که دیر شد درحاله آماده سازیش بودم
🙂💜
۵۹.۰k
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.