پارت سیزده
ت:هه چی شد
تهیونگ:هیچی پام لیز خورد
ت:اها خوبه خوبی
ت:عه وا لیا باید الان میومد
شوگا:( با صدای خیلی بم)اون دیگه کیه
ت:دوستم
شوگا:اها
ت:میری طبقه ی بالا( وایی چقد جذابه)
شوگا:صداتو شنیدم خانم کوچولو
یهو تهیونگ میاد:ابجی میای لیا اومد
ت:درو باز کن اومدم
تهیونگ رفت پایین
شوگا:خوب داشتم میگفتم
ت:عه..... چیزه...... نه من منظورم.....
شوگا:متاسفانه من زن دارم
ت:عه..... خوب اصلا از اول که منم روت کراش نبودم
تهیونگ:بیا پایین
ت:اومدمممممم
میری پایین ت:لیا بیا اینجا
ت:عه چیز من بد موقع مزاحم شدم
لیا :زیاد نمیای دیگه
ت:کار دارم
لیا:من برم حموم؟
ت:برو
میره حموم( شما هم میرید بیرون جز شوگا)
لیا:مایا حوله رو بده
شوگا:عه کسی نیست منم فقط
لیا:میشه برید بیرون ( تا اینو گفتی صدای درو شنیدی که بسته شد)
لیا:چه ادم با حیایی
حوله رو ور میداری و میری بیرون از اتاق
لیا:اهای اقاعه که اسمتو نمیدونم من لباسامو پوشیدم
شوگا میاد داخل:اسم من شوگا عه
لیا:میدونی خیلی خوبی
شوگا:از چه نظر
لیا:از همه نظر
شوگا:هه تکون نخور
لیا:ایییی چی شدهههه
شوگا:گفتم تکون نخور
لیا :باشه
شوگا:یه سوسک رو از روی شونت ور میداره و بهت نشون میده
لیا:عهههه دورش کنننننننن
شوگا:میره از پنجره میندازتش بیرون
یهو تهیونگ جین جیمین کوک نامجون جیهوب و ت میان داخل
ت:عه مایا خوبی
تهیونگ:عه شوگا بیا بیرون مایا بره تو من کارت دارم
شوگا میاد بیرون تهیونگ :عه چیزه اون کاری که گفتی رو کی انجام بدم
شوگا:فردا
فردا
ت:عه بریم
تهیونگ:اول یه چیزی بخوریم
شوگا:اره ولی دوستات کوشن
کوک:رفتن( با بی حوصله گی)
جیمین:منم خستم
شوگا:عه یعنی چی وسط ماموریت
کوک:نه بابا پیام داده گفته بیاید
شوگا:عه پیام داد
ت:کی
شوگا:لی میونگ
ت:اون کیه
کوک:بزار ببینم شمارش کجاست
ت:میخای زنگ بزنی
شوگا:عه اره زنگ بزن
ت:خوب باشه
کوک:الو
لی میونگ:سلام خوبی
شرط
6 لایک
10 کامنت
تهیونگ:هیچی پام لیز خورد
ت:اها خوبه خوبی
ت:عه وا لیا باید الان میومد
شوگا:( با صدای خیلی بم)اون دیگه کیه
ت:دوستم
شوگا:اها
ت:میری طبقه ی بالا( وایی چقد جذابه)
شوگا:صداتو شنیدم خانم کوچولو
یهو تهیونگ میاد:ابجی میای لیا اومد
ت:درو باز کن اومدم
تهیونگ رفت پایین
شوگا:خوب داشتم میگفتم
ت:عه..... چیزه...... نه من منظورم.....
شوگا:متاسفانه من زن دارم
ت:عه..... خوب اصلا از اول که منم روت کراش نبودم
تهیونگ:بیا پایین
ت:اومدمممممم
میری پایین ت:لیا بیا اینجا
ت:عه چیز من بد موقع مزاحم شدم
لیا :زیاد نمیای دیگه
ت:کار دارم
لیا:من برم حموم؟
ت:برو
میره حموم( شما هم میرید بیرون جز شوگا)
لیا:مایا حوله رو بده
شوگا:عه کسی نیست منم فقط
لیا:میشه برید بیرون ( تا اینو گفتی صدای درو شنیدی که بسته شد)
لیا:چه ادم با حیایی
حوله رو ور میداری و میری بیرون از اتاق
لیا:اهای اقاعه که اسمتو نمیدونم من لباسامو پوشیدم
شوگا میاد داخل:اسم من شوگا عه
لیا:میدونی خیلی خوبی
شوگا:از چه نظر
لیا:از همه نظر
شوگا:هه تکون نخور
لیا:ایییی چی شدهههه
شوگا:گفتم تکون نخور
لیا :باشه
شوگا:یه سوسک رو از روی شونت ور میداره و بهت نشون میده
لیا:عهههه دورش کنننننننن
شوگا:میره از پنجره میندازتش بیرون
یهو تهیونگ جین جیمین کوک نامجون جیهوب و ت میان داخل
ت:عه مایا خوبی
تهیونگ:عه شوگا بیا بیرون مایا بره تو من کارت دارم
شوگا میاد بیرون تهیونگ :عه چیزه اون کاری که گفتی رو کی انجام بدم
شوگا:فردا
فردا
ت:عه بریم
تهیونگ:اول یه چیزی بخوریم
شوگا:اره ولی دوستات کوشن
کوک:رفتن( با بی حوصله گی)
جیمین:منم خستم
شوگا:عه یعنی چی وسط ماموریت
کوک:نه بابا پیام داده گفته بیاید
شوگا:عه پیام داد
ت:کی
شوگا:لی میونگ
ت:اون کیه
کوک:بزار ببینم شمارش کجاست
ت:میخای زنگ بزنی
شوگا:عه اره زنگ بزن
ت:خوب باشه
کوک:الو
لی میونگ:سلام خوبی
شرط
6 لایک
10 کامنت
۴.۱k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.