گروه بین الملل-رجانیوز: 1- هنری کیسینجر مشاور اسبق امنیت
گروه بین‌الملل-رجانیوز: 1- هنری کیسینجر مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا و وزیر خارجه ریچارد نیکسون اخیرا در مقاله‌ای تحت عنوان آشتفگی و نظم در جهان در حال تغییر(1) با اشاره به ظهور امپراتوری ایران در صورت نابودی داعش می‌نویسد:
«جنگ جهانی با داعش می‌تواند به عنوان یک طرح ریزی در این زمینه عمل کند. اکثر قدرت‌های غیرمذهبی جدای از داعش چون ایران شیعه و کشورهای پیشرو سنی بر ضرورت نابودی آن موافق هستند. اما تصور می‌شود چه نهادی جانشین این قلمرو خواهد شد؟ ائتلاف سنی‌ها؟ یا حوزه نفوذ تحت سلطه ایران؟ پاسخ این سوال بی‌رحمانه است زیرا روسیه و ناتو از جناح مخالف حمایت می‌کنند. اگر قلمروی داعش تحت هدایت نیروهای سپاه ایران یا نیروهای شیعه وابسته به آن قرار گیرد نتیجه می‌تواند تشکیل کمربند منطقه‌ای باشد که از تهران به بیروت می‌رسد و این امر می‌تواند موجب ظهور یک امپراتوری بنیادگرای ایران باشد »
« The outside world’s war with Isis can serve as an illustration. Most non-Isis powers—including Shia Iran and the leading Sunni states—agree on the need to destroy it. But which entity is supposed to inherit its territory? A coalition of Sunnis? Or a sphere of influence dominated by Iran? The answer is elusive because Russia and the Nato countries support opposing factions. If the Isis territory is occupied by Iran’s Revolutionary Guards or Shia forces trained and directed by it, the result could be a territorial belt reaching from Tehran to Beirut, which could mark the emergence of an Iranian radical empire.»
ترس از گسترش قدرت ایران در غرب آسیا در نگاه کیسینجر و به دنبال آن نابودی منافع آمریکا در غرب آسیا را می‌توان به عنوان یک دلیل عقلانی و منطقی برای عدم مبارزه جدی آمریکا با داعش پذیرفت. اگر آمریکا می‌داند که سقوط داعش به گسترش قدرت اصلی‌ترین دولت مخالف خود در غرب آسیا خواهد انجامید چه لزومی دارد تا عزم خود را برای نابودی داعش جزم کند؟ یعنی آمریکا راضی شده که با آغوشی باز به ایران اجازه دهد تا مرز سیاست‌های ضدسلطه خود را به تمام غرب آسیا و شما آفریقا تسری دهد؟
2- دروغ بودن مبارزه آمریکا با داعش را در اظهارات مقامات و شخصیت‌های اسرائیل- به عنوان اصلی‌ترین متحد آمریکا در غرب آسیا- هم می‌تواند یافت. موشه یعلون وزیر دفاع رژیم صهیونیستی جولای 2014 در کنفرانس مطالعات امنیت ملی تل‌آویو، در یک سخنرانی عمومی تهدید بودن داعش برای رژیم صهیونیستی را رد کرده و می‌گوید: اگر در سوریه بخواهم بین داعش و ایران انتخاب کنم، داعش را ترجیح می‌دهم!(2)
اینبار افرایم رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات و استاد دانشگاه Bar-Ilan رژیم صهیونیستی نیز از دیگر کسانی است که در آگوست 2016 با انتشار مقاله‌ای نابودی داعش را خطای راهبردی می‌خواند. افرایم می‌نویسد که غرب باید داعش را تضعیف کند اما نباید آن را نابود کند چرا که داعش ضعیف توانایی آن را دارد که تلاش ایران برای تبدیل شدن هژمونی منطقه‌ای را متوقف نماید.
استاد اسرائیلی مدعی می‌شود که کشته شدن پسران بد توسط پسران بد در صورتی که جان پسران خوب را از خطر حفظ کند را می‌توان اخلاقی تصور کرد!(3)
3- تاکنون دو مسئله روشن شده است. نابودی داعش به ضرر آمریکا خواهد بود و اسرائیل نیز ایران را خطر جدی‌تر برای خود تلقی می‌کند و حتی معتقد است که داعش ابزار مفیدی برای آمریکا است تا از قدرت‌یابی ایران در منطقه جلوگیری نماید. نگاهی کوتاه به شرایط میدانی نیز به درستی همین مسئله را نشان می‌دهد. کسانی که اخبار جنگ در سوریه و عراق را دنبال می‌کنند بارها و بارها شنیده و خوانده‌اند که نیروهای آمریکایی در لحظات حساس چه کمک‌های با ارزشی را به داعش رسانده و با حملات خود شهدای بسیاری را بر روی دست محور مقاومت برجای گذاشته است.
از قضا شهادت محسن حججی که این روزها غوغایی در بین ایرانیان پاک‌فطرت ایجاد کرده را هم باید محصول همین استراتژی خصمانه دانست.در مرحله دوم عملیات فجر ابتدا نیروهایی آمریکایی مقر نیروهای گردان سیدالشهدا حشدالشعبی را گلوله باران می‌کنند که به شهادت ده‌ها نفر از نیروهای مقاومت می‌انجامد و بعد از آن تروریست‌های داعش با دور زدن نیروهای محور مقاومت از سمت آمریکا به مواضع آن‌ها حمله می‌کنند و با چند عامل انتحاری منجر به شهادت نیروهای مقاومت و در نهایت اسارت و شهادت شهید محسن حججی می‌شوند.
به راستی چرا باید مبارزه آمریکا با داعش را که به این میزان برایش سودآور است باور کرد؟ مگر فرزندی به این ارزشمندی برای ایالات متحده آمریکا کنارگذاشتنی است؟
حال به درستی این سخن رهبر معظم انقلاب بیشتر واقف خواهیم شد که کم‌تر از
«جنگ جهانی با داعش می‌تواند به عنوان یک طرح ریزی در این زمینه عمل کند. اکثر قدرت‌های غیرمذهبی جدای از داعش چون ایران شیعه و کشورهای پیشرو سنی بر ضرورت نابودی آن موافق هستند. اما تصور می‌شود چه نهادی جانشین این قلمرو خواهد شد؟ ائتلاف سنی‌ها؟ یا حوزه نفوذ تحت سلطه ایران؟ پاسخ این سوال بی‌رحمانه است زیرا روسیه و ناتو از جناح مخالف حمایت می‌کنند. اگر قلمروی داعش تحت هدایت نیروهای سپاه ایران یا نیروهای شیعه وابسته به آن قرار گیرد نتیجه می‌تواند تشکیل کمربند منطقه‌ای باشد که از تهران به بیروت می‌رسد و این امر می‌تواند موجب ظهور یک امپراتوری بنیادگرای ایران باشد »
« The outside world’s war with Isis can serve as an illustration. Most non-Isis powers—including Shia Iran and the leading Sunni states—agree on the need to destroy it. But which entity is supposed to inherit its territory? A coalition of Sunnis? Or a sphere of influence dominated by Iran? The answer is elusive because Russia and the Nato countries support opposing factions. If the Isis territory is occupied by Iran’s Revolutionary Guards or Shia forces trained and directed by it, the result could be a territorial belt reaching from Tehran to Beirut, which could mark the emergence of an Iranian radical empire.»
ترس از گسترش قدرت ایران در غرب آسیا در نگاه کیسینجر و به دنبال آن نابودی منافع آمریکا در غرب آسیا را می‌توان به عنوان یک دلیل عقلانی و منطقی برای عدم مبارزه جدی آمریکا با داعش پذیرفت. اگر آمریکا می‌داند که سقوط داعش به گسترش قدرت اصلی‌ترین دولت مخالف خود در غرب آسیا خواهد انجامید چه لزومی دارد تا عزم خود را برای نابودی داعش جزم کند؟ یعنی آمریکا راضی شده که با آغوشی باز به ایران اجازه دهد تا مرز سیاست‌های ضدسلطه خود را به تمام غرب آسیا و شما آفریقا تسری دهد؟
2- دروغ بودن مبارزه آمریکا با داعش را در اظهارات مقامات و شخصیت‌های اسرائیل- به عنوان اصلی‌ترین متحد آمریکا در غرب آسیا- هم می‌تواند یافت. موشه یعلون وزیر دفاع رژیم صهیونیستی جولای 2014 در کنفرانس مطالعات امنیت ملی تل‌آویو، در یک سخنرانی عمومی تهدید بودن داعش برای رژیم صهیونیستی را رد کرده و می‌گوید: اگر در سوریه بخواهم بین داعش و ایران انتخاب کنم، داعش را ترجیح می‌دهم!(2)
اینبار افرایم رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات و استاد دانشگاه Bar-Ilan رژیم صهیونیستی نیز از دیگر کسانی است که در آگوست 2016 با انتشار مقاله‌ای نابودی داعش را خطای راهبردی می‌خواند. افرایم می‌نویسد که غرب باید داعش را تضعیف کند اما نباید آن را نابود کند چرا که داعش ضعیف توانایی آن را دارد که تلاش ایران برای تبدیل شدن هژمونی منطقه‌ای را متوقف نماید.
استاد اسرائیلی مدعی می‌شود که کشته شدن پسران بد توسط پسران بد در صورتی که جان پسران خوب را از خطر حفظ کند را می‌توان اخلاقی تصور کرد!(3)
3- تاکنون دو مسئله روشن شده است. نابودی داعش به ضرر آمریکا خواهد بود و اسرائیل نیز ایران را خطر جدی‌تر برای خود تلقی می‌کند و حتی معتقد است که داعش ابزار مفیدی برای آمریکا است تا از قدرت‌یابی ایران در منطقه جلوگیری نماید. نگاهی کوتاه به شرایط میدانی نیز به درستی همین مسئله را نشان می‌دهد. کسانی که اخبار جنگ در سوریه و عراق را دنبال می‌کنند بارها و بارها شنیده و خوانده‌اند که نیروهای آمریکایی در لحظات حساس چه کمک‌های با ارزشی را به داعش رسانده و با حملات خود شهدای بسیاری را بر روی دست محور مقاومت برجای گذاشته است.
از قضا شهادت محسن حججی که این روزها غوغایی در بین ایرانیان پاک‌فطرت ایجاد کرده را هم باید محصول همین استراتژی خصمانه دانست.در مرحله دوم عملیات فجر ابتدا نیروهایی آمریکایی مقر نیروهای گردان سیدالشهدا حشدالشعبی را گلوله باران می‌کنند که به شهادت ده‌ها نفر از نیروهای مقاومت می‌انجامد و بعد از آن تروریست‌های داعش با دور زدن نیروهای محور مقاومت از سمت آمریکا به مواضع آن‌ها حمله می‌کنند و با چند عامل انتحاری منجر به شهادت نیروهای مقاومت و در نهایت اسارت و شهادت شهید محسن حججی می‌شوند.
به راستی چرا باید مبارزه آمریکا با داعش را که به این میزان برایش سودآور است باور کرد؟ مگر فرزندی به این ارزشمندی برای ایالات متحده آمریکا کنارگذاشتنی است؟
حال به درستی این سخن رهبر معظم انقلاب بیشتر واقف خواهیم شد که کم‌تر از
۳.۳k
۲۴ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.