من در خانه ی بی تی اس
این داستان : ماهیتابه
ا/ت : کی میاد بازی کنیم ؟
جونگکوک : من پایم
تهیونگ : منم
بقیه هم اومدن بجز یونگی
ا/ت : یونگی کو ؟؟
جین : مثل همیشه کپیده
ا/ت : یکی بره بیدارش کنه
.
چند ثانیه بعد
.
ا/ت : بهتره خودم برم
ا/ت : یونگی بلند شو
یونگی : ......
ا/ت : بلند شوووووو گفتتتتتم !!
یونگی : ببند بابا کر شدم
ا/ت : *دست شو میگیره و میکشه* بلندشووو میخوایم بازی کنیم
یونگی : اوووف کَنه تر از تو وجود نداره
ا/ت : بدو بدو
رفتن پیش بقیه اعضا
جیمین : عه چه زود اومدید یه چند ساعت دیگم میموندین
یونگی : خفففه
جیمین : 😐
تهیونگ : خب ا/ت قرار نیست بگی چه بازی بکنیم؟
ا/ت : خب من یه گردونه ساختم برای اینکه بازی کنیم برای هرکی یه شماره انتخاب میکنم
جین : مثل همیشه من یکم
نامجون : نخیر من یکم
جین : من بزرگترم پس من یکم
نامجون : ناسلامتی من لیدر گروهم
ا/ت : ساکتتتتت ، من خودم ۱ ، جین ۲ ، شوگا ۳ ، نامجون ۴ ، جیهوپ ۵ ، جیمین ۶ ، تهیونگ ۷ ، جونگ کوک ۸
ا/ت : خب شروع کنیم
گردونهرو چرخوند و بعد از چند دور وایستاد همه به اون فلش خیره شده بودن *شماره ۶ پای شماره ۴ را بشورد*
جیمین : یاااااا این قبول نیست من نمیتونم پاهای نامجون هیونگ رو بشورم 😫
جیهوپ : تقلب بود خودم دیدم جونگکوک با پا نگهش داشت
ا/ت : چیییییییی کوک تو این کارو کردی ؟؟
و کوک با سرعت جت ناسا پا به فرار گذاشت
ا/ت : جییییین ماهیتابه رو بده
جین : *دادن ماهیتابه*
ا/ت با ماهیتابه دنبال کوک میدوید اونا کل خونه رو میدویدن وقتی دوباره به پذیرایی رسیدن کوک پاش به میز گیر کرد و افتاد پشت نامجون
ا/ت از اونور با ماهتابه داشت سمت کوک میدوید که نامجون برگشت سمت کوک و ازش میپرسید حالش خوبه یا نه که ا/ت به جای اینکه ماهیتابه به جونگ کوک بخوره ، خورد به کلهی نامجون
نامجون: آخخخخخخخ
جین : نااااااااااااااام
جونگکوک : هیونگ خوبی
جین : دخترهی ورپریده با نامی چیکار کردی هاااااا
ا/ت : *فرار کردن*
جین دنبال ا/ت میوفته تمام اتاقارو دنبال ا/ت میگرده اما پیداش نمیکنه اخر به اتاق نامجون میرسه
جین : آخ نامی جونم چه بلایی سرت آورد این دختره میمون هق
ا/ت : *داخل کمد* یا جد بنگتن ، یا شکم پی دی نیم ، حالا چیکارکنم ؟
اما شانس با ا/ت یار نبود و چوب اویزهی لباس که قبلا نامجون اونو به چوخ داده بود با تکون لباسا دوباره از جا کنده شد و افتاد رو سر ا/ت
ا/ت : آخخخخخ سرم اووف
جین به سمد کمد حمله میکنه و درو باز میکنه ، ا/ت که با یه دست سرشو ماساژ میده با ترس به جین نگاه میکنه
جین : وقتشه انتقام بگیرم قوداااااااا
جین با یک ضربه ماهیتابهتو سر ا/ت اونو بیهوش میکنه
بقیه در پست های بعد
ا/ت : کی میاد بازی کنیم ؟
جونگکوک : من پایم
تهیونگ : منم
بقیه هم اومدن بجز یونگی
ا/ت : یونگی کو ؟؟
جین : مثل همیشه کپیده
ا/ت : یکی بره بیدارش کنه
.
چند ثانیه بعد
.
ا/ت : بهتره خودم برم
ا/ت : یونگی بلند شو
یونگی : ......
ا/ت : بلند شوووووو گفتتتتتم !!
یونگی : ببند بابا کر شدم
ا/ت : *دست شو میگیره و میکشه* بلندشووو میخوایم بازی کنیم
یونگی : اوووف کَنه تر از تو وجود نداره
ا/ت : بدو بدو
رفتن پیش بقیه اعضا
جیمین : عه چه زود اومدید یه چند ساعت دیگم میموندین
یونگی : خفففه
جیمین : 😐
تهیونگ : خب ا/ت قرار نیست بگی چه بازی بکنیم؟
ا/ت : خب من یه گردونه ساختم برای اینکه بازی کنیم برای هرکی یه شماره انتخاب میکنم
جین : مثل همیشه من یکم
نامجون : نخیر من یکم
جین : من بزرگترم پس من یکم
نامجون : ناسلامتی من لیدر گروهم
ا/ت : ساکتتتتت ، من خودم ۱ ، جین ۲ ، شوگا ۳ ، نامجون ۴ ، جیهوپ ۵ ، جیمین ۶ ، تهیونگ ۷ ، جونگ کوک ۸
ا/ت : خب شروع کنیم
گردونهرو چرخوند و بعد از چند دور وایستاد همه به اون فلش خیره شده بودن *شماره ۶ پای شماره ۴ را بشورد*
جیمین : یاااااا این قبول نیست من نمیتونم پاهای نامجون هیونگ رو بشورم 😫
جیهوپ : تقلب بود خودم دیدم جونگکوک با پا نگهش داشت
ا/ت : چیییییییی کوک تو این کارو کردی ؟؟
و کوک با سرعت جت ناسا پا به فرار گذاشت
ا/ت : جییییین ماهیتابه رو بده
جین : *دادن ماهیتابه*
ا/ت با ماهیتابه دنبال کوک میدوید اونا کل خونه رو میدویدن وقتی دوباره به پذیرایی رسیدن کوک پاش به میز گیر کرد و افتاد پشت نامجون
ا/ت از اونور با ماهتابه داشت سمت کوک میدوید که نامجون برگشت سمت کوک و ازش میپرسید حالش خوبه یا نه که ا/ت به جای اینکه ماهیتابه به جونگ کوک بخوره ، خورد به کلهی نامجون
نامجون: آخخخخخخخ
جین : نااااااااااااااام
جونگکوک : هیونگ خوبی
جین : دخترهی ورپریده با نامی چیکار کردی هاااااا
ا/ت : *فرار کردن*
جین دنبال ا/ت میوفته تمام اتاقارو دنبال ا/ت میگرده اما پیداش نمیکنه اخر به اتاق نامجون میرسه
جین : آخ نامی جونم چه بلایی سرت آورد این دختره میمون هق
ا/ت : *داخل کمد* یا جد بنگتن ، یا شکم پی دی نیم ، حالا چیکارکنم ؟
اما شانس با ا/ت یار نبود و چوب اویزهی لباس که قبلا نامجون اونو به چوخ داده بود با تکون لباسا دوباره از جا کنده شد و افتاد رو سر ا/ت
ا/ت : آخخخخخ سرم اووف
جین به سمد کمد حمله میکنه و درو باز میکنه ، ا/ت که با یه دست سرشو ماساژ میده با ترس به جین نگاه میکنه
جین : وقتشه انتقام بگیرم قوداااااااا
جین با یک ضربه ماهیتابهتو سر ا/ت اونو بیهوش میکنه
بقیه در پست های بعد
۲۳.۹k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.