مافیا ی عاشق
مافیا ی عاشق
p14
ویو ا.ت
یهو پریدم بغل کوک(اینجا ا.ت فک میکنه تهیونگ کوکه😑🤣)
ا.ت: کوکککک میترسم
ته: هاع؟
ا.ت سریع از ته جدا میشه
ا.ت: ببخشید ترسیدم (خجالت کیوت)
ته: اشکال نداره(خنده)
ذهن ا.ت: من واقعا عاشقش شدم خیلی جذابهههه چقدر باهام مهربونه چجوری بهش بگم عاشقش شدممم
ویو ته
نمیدونم چجوری ولی حس میکنم دارم عاشقش میشم. چجور باید عاشقش میشدم اههههه
خیلی کیوته چرااااا
خوابیدن
ویو ا.ت
صبح از خواب بیدار شدم دیدم ته محکم بغلم کرده خیلی. کیوت خوابیده بود
منم آهسته تو. دلم جیغ میزدم و از خوشحالی جر میخوردم اما از خودم جداش کردم و رفتم صبحونه درست کردم ی میز صندلی گذاشتم بیرون چادر چون بارون بند اومده بود و هوا خیلی تمیز بود و. بهاری
ویو ته
از خواب بیدار شدم دیدم ا.ت کنار رودخونه ی میز صندلی زده و داره صبحونه اماده میکنه رفتم پیشش صورتمو با اب رودخونه شستم و نشستم باهم داشتیم. صبحونه میخوردیم که یهو.....
p14
ویو ا.ت
یهو پریدم بغل کوک(اینجا ا.ت فک میکنه تهیونگ کوکه😑🤣)
ا.ت: کوکککک میترسم
ته: هاع؟
ا.ت سریع از ته جدا میشه
ا.ت: ببخشید ترسیدم (خجالت کیوت)
ته: اشکال نداره(خنده)
ذهن ا.ت: من واقعا عاشقش شدم خیلی جذابهههه چقدر باهام مهربونه چجوری بهش بگم عاشقش شدممم
ویو ته
نمیدونم چجوری ولی حس میکنم دارم عاشقش میشم. چجور باید عاشقش میشدم اههههه
خیلی کیوته چرااااا
خوابیدن
ویو ا.ت
صبح از خواب بیدار شدم دیدم ته محکم بغلم کرده خیلی. کیوت خوابیده بود
منم آهسته تو. دلم جیغ میزدم و از خوشحالی جر میخوردم اما از خودم جداش کردم و رفتم صبحونه درست کردم ی میز صندلی گذاشتم بیرون چادر چون بارون بند اومده بود و هوا خیلی تمیز بود و. بهاری
ویو ته
از خواب بیدار شدم دیدم ا.ت کنار رودخونه ی میز صندلی زده و داره صبحونه اماده میکنه رفتم پیشش صورتمو با اب رودخونه شستم و نشستم باهم داشتیم. صبحونه میخوردیم که یهو.....
۵.۹k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.