دو پارتی کوک
دو پارتی کوک
من بورامم 25سالمه تقریبا چهارساله با کوک عروسی کردم ما ب خواسته خودمون عروسی نکردیم بخاطر پدر مادرمون بود از روز اول ازدواجمون بهم گفت ک منو نمیخواد و کسی دیگرو دوست داره از روز اول دختررو اورد تو خونه جلو چشم من همه کار میکردن منم علاقه ای بهش نداشتم پس اهمیتی نداشت برام یروز ک با دوستام رفتم بار خیلی عصبی شده بود نمیدونم چرا خودش هر غلطی بخواد میکنه بردتم خونه بزور با گریه با هم رابطه داشتیم یعنی س. ک. س بعد پنج ماه فهمیدم حاملم دختره یا بگم جینهو خیلی حرصی شد چند باریم قصد داشت بچمو سقط کنه الان دو روزه دخترم بدنیا اومده کوک از قبل بیشتر بهم اهمیت میده عجیبه برام فکر میکنم بخاطر بچه باشه و اسم بچرو ب انتخاب من گذاشتیم دایون
سرگرم دایون بودم داشتم باهاش بازی میکردم ک کوک اومد تو چار چوب در وایساد
بچرو بغل کردم گذاشتم رو تختش رفتم سمت میز ارایش هنوز داشت منو نگاه میکرد
بورام. هوم چی شده دوست دختر عزیزت قهر کرده منو نگاه میکنی فقط بخاطر دایون دارم تحملت میکنم
کوک. اهه بیخیال بورام کوک اومد نزدیکم دستامو گرفت کپ کردم
کوک. بیا ی زندگی جدید بسازیم من تو دایون هوم
بورام. او نونو اقای جئون یادت رفت ب اضافه جینهو ی زندگی جدید بسازیم مگه نه
کوک. نمیخوای بس کنی من از اولم باهات روراست بودم
بورام. ارهه روراست بودی زندگیی منو ب هم ریختی میتونستی با عشق عزیزت فرار کنی بری چرا نرفتی تو هر غلطی دلت میخواست کردی بعد من ک یبار رفته بودم بار بلاا سرم اوردی این بچه چ گناهی کرده ک باید گناه مارو پس بده هوم
بچه گریه کرد رفتم بغلش کردم
بورام. هوشش مامانی اینجاستت گریه نکن دختر خوشگلمم
کوک. رفتم سمتشون دست دایونو گرفتم بوس کردم رفتم بیرون دو ماه بعد ازدواجمون فهمیدم دارم ب بورام علاقه پیدا میکنم تصمیم گرفتم بهش بگم چند وقتم بود رابطم با جینهو ب هم ریخته بود بهم گفت حاملس ولی شک داشتم چون من زیاده روی نکردم اگرم کاری کرده بودیم از پشت انجام دادم برای همین میخواستم ازش تست بگیرم ریتم گل خریدم ک ب بورام اطراف کنم ک بادیگار گفت رفته بار واقعا عصبی شدم رفتم دنبالش از حرصم باهاش س. ک. س کردم ک بعد چند وقت گفت حاملس واقعا خوشحال شدم اما بورام گفت من هم اونو بدبخت کردم هم اون بچرو جنسیت بچمون دختر بود دلم براش ضعف میرفت وقتی تو اون وضعیت میدیدم ک شکمش بزرگه شبا وقتی خواب بود میرفت نوازشش میکردم ولی باید مطمئن بشم بچه جینهو از من نیست ازش تست گرفتم ک معلوم شد با رقیبم رابطه داشته چند باری میخواست ب بورام و بچمون اسیب بزنه وقتی این کاراشو دیدم رابطمونو با هم قطع کردیم برای امشب قرار بود بورامو سوپرایز کنمو همچیو بهش اعتراف کنم
شب
همچی حاضر بود ب بورام گفتم الکی قراره بریم ی جلسه کاری با همسرمون حاضر بشه از پله ها اومد پایین
بورام
از پله ها رفتم پایین همه جا با گل و شمع تزیین شده بود
رفتم پایین کوک اومد سمتم دستمو گرفت تو شک بودم رفتیم وسط سالن کوک منو ب خودش نزدیک کرد
کوک. من متاسفم بورام باهات بد کردم روز عروسیتو خراب کردم من من چند وقت بعد عروسیمون متوجه شدم این بی محلیت داره منو خفه میکنه کم کم فهمیدم علاقه دارم بهت من واقعا عاشقتم جینهو لیاقت نداشته من اونو نمیخوام من تورو دخترمونو میخوام بهم ی فرصت دیدگه بده بهت قول میدم جبران میکنم هوم
بورام. من من واقعا نمیدونم چی بگم اگه تو باز
کوک. هوشش دیگه هیچوقت همچین اتفاقی پیش نمیاد بهت قول میدم
بورام. من دوست دارم کوک بانی کوچولو من فقط خوشبختی س تامونو میخوام همین برام کافیه
کوک اومد نزدیک لبشو کوبوند رو لبم جدا شدیم
کوک. نظرت چیه ادامش بدیم
بورام. کوککککک
بلندم کرد بردم بالا لباسامو در اورد شروع کرد بوسیدنم لباس خودشم در اورد
ادامش پارت بعده
من بورامم 25سالمه تقریبا چهارساله با کوک عروسی کردم ما ب خواسته خودمون عروسی نکردیم بخاطر پدر مادرمون بود از روز اول ازدواجمون بهم گفت ک منو نمیخواد و کسی دیگرو دوست داره از روز اول دختررو اورد تو خونه جلو چشم من همه کار میکردن منم علاقه ای بهش نداشتم پس اهمیتی نداشت برام یروز ک با دوستام رفتم بار خیلی عصبی شده بود نمیدونم چرا خودش هر غلطی بخواد میکنه بردتم خونه بزور با گریه با هم رابطه داشتیم یعنی س. ک. س بعد پنج ماه فهمیدم حاملم دختره یا بگم جینهو خیلی حرصی شد چند باریم قصد داشت بچمو سقط کنه الان دو روزه دخترم بدنیا اومده کوک از قبل بیشتر بهم اهمیت میده عجیبه برام فکر میکنم بخاطر بچه باشه و اسم بچرو ب انتخاب من گذاشتیم دایون
سرگرم دایون بودم داشتم باهاش بازی میکردم ک کوک اومد تو چار چوب در وایساد
بچرو بغل کردم گذاشتم رو تختش رفتم سمت میز ارایش هنوز داشت منو نگاه میکرد
بورام. هوم چی شده دوست دختر عزیزت قهر کرده منو نگاه میکنی فقط بخاطر دایون دارم تحملت میکنم
کوک. اهه بیخیال بورام کوک اومد نزدیکم دستامو گرفت کپ کردم
کوک. بیا ی زندگی جدید بسازیم من تو دایون هوم
بورام. او نونو اقای جئون یادت رفت ب اضافه جینهو ی زندگی جدید بسازیم مگه نه
کوک. نمیخوای بس کنی من از اولم باهات روراست بودم
بورام. ارهه روراست بودی زندگیی منو ب هم ریختی میتونستی با عشق عزیزت فرار کنی بری چرا نرفتی تو هر غلطی دلت میخواست کردی بعد من ک یبار رفته بودم بار بلاا سرم اوردی این بچه چ گناهی کرده ک باید گناه مارو پس بده هوم
بچه گریه کرد رفتم بغلش کردم
بورام. هوشش مامانی اینجاستت گریه نکن دختر خوشگلمم
کوک. رفتم سمتشون دست دایونو گرفتم بوس کردم رفتم بیرون دو ماه بعد ازدواجمون فهمیدم دارم ب بورام علاقه پیدا میکنم تصمیم گرفتم بهش بگم چند وقتم بود رابطم با جینهو ب هم ریخته بود بهم گفت حاملس ولی شک داشتم چون من زیاده روی نکردم اگرم کاری کرده بودیم از پشت انجام دادم برای همین میخواستم ازش تست بگیرم ریتم گل خریدم ک ب بورام اطراف کنم ک بادیگار گفت رفته بار واقعا عصبی شدم رفتم دنبالش از حرصم باهاش س. ک. س کردم ک بعد چند وقت گفت حاملس واقعا خوشحال شدم اما بورام گفت من هم اونو بدبخت کردم هم اون بچرو جنسیت بچمون دختر بود دلم براش ضعف میرفت وقتی تو اون وضعیت میدیدم ک شکمش بزرگه شبا وقتی خواب بود میرفت نوازشش میکردم ولی باید مطمئن بشم بچه جینهو از من نیست ازش تست گرفتم ک معلوم شد با رقیبم رابطه داشته چند باری میخواست ب بورام و بچمون اسیب بزنه وقتی این کاراشو دیدم رابطمونو با هم قطع کردیم برای امشب قرار بود بورامو سوپرایز کنمو همچیو بهش اعتراف کنم
شب
همچی حاضر بود ب بورام گفتم الکی قراره بریم ی جلسه کاری با همسرمون حاضر بشه از پله ها اومد پایین
بورام
از پله ها رفتم پایین همه جا با گل و شمع تزیین شده بود
رفتم پایین کوک اومد سمتم دستمو گرفت تو شک بودم رفتیم وسط سالن کوک منو ب خودش نزدیک کرد
کوک. من متاسفم بورام باهات بد کردم روز عروسیتو خراب کردم من من چند وقت بعد عروسیمون متوجه شدم این بی محلیت داره منو خفه میکنه کم کم فهمیدم علاقه دارم بهت من واقعا عاشقتم جینهو لیاقت نداشته من اونو نمیخوام من تورو دخترمونو میخوام بهم ی فرصت دیدگه بده بهت قول میدم جبران میکنم هوم
بورام. من من واقعا نمیدونم چی بگم اگه تو باز
کوک. هوشش دیگه هیچوقت همچین اتفاقی پیش نمیاد بهت قول میدم
بورام. من دوست دارم کوک بانی کوچولو من فقط خوشبختی س تامونو میخوام همین برام کافیه
کوک اومد نزدیک لبشو کوبوند رو لبم جدا شدیم
کوک. نظرت چیه ادامش بدیم
بورام. کوککککک
بلندم کرد بردم بالا لباسامو در اورد شروع کرد بوسیدنم لباس خودشم در اورد
ادامش پارت بعده
۴۶.۰k
۲۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.