𝙴𝚡
𝙴𝚡
[ویو جیا]___توی بار
نشسته بودم کنار یونو و مشروبم رو میخوردم
&جیا خانوم شب سردرد میشی اینهمه نخور
_دوست دارمم
&بعد شب میای میگی کوکیییی سرممم درد میکنه
_امشب پیش یونو هستممم
×اهوممم
&عععع ببین امشب میای هااااا مامان بابات تورو سپردن به منو ته ماهم نمیزاریم بری مگه نه ته ته
+اهوممم همینطوره
_خیلی بدینننن باهاتون قهرم
+اوا چرا خوشگله
_با من حرف نزن
+اوکی
×عزیزم اشکال نداره
_.....
&جیا لوس نشو دیگگگگ امشب میخوام ببرمت بیرون دور دور
_اوکی
×بچها مم دیگ میرم دمتون گرم
_مواظب خودت باش
×باشه عشقم توهم همینطور
_بای
+بای
&بای
یونو رفت
+جیا دوست پسرت بود؟
_اره
&خب میرم نوشیدنی بگیرم
_اوکی برای من تکیلا بگیر
&باشه
+جیا چطوری میتونی وقتی هنوز منو میبینی چشمات ستاره ای میشه بری ببت رو بزاری روی لباش هوممم؟
_تهیونگ اون برای ۲سال پیش بود ک با دیدن تو چشمام ستاره ای میشد اللان دیگ چشمام ستاره ای نمیشه برات
+واقعا این حرفو از ته دلت میزنی؟
_اهوممم
+ب..باشه برادر زاده ی خاصم
_ممنون عموی خوشتیپم
&بفرمایید
_واوووو
&بگیر دیگ
نوشیدنیم رو بزداشتم و رفتم بالا از تلخیش و الکلش یکم صورتمو جمع کردم
اخرین بازی که تکیلا خوردم رو یادم نمیاد خیلی وقت پیش بود
[پرش زمانی به عمارت]
با تلو تلو خورون وارد خونه شدم همینطور دست تهیونگ دور گردنم بود و سمت اتاقم هدایتم میکرد
روی تخت گزاشتم نگاهی به صورتم اتداخت و نگاهمو به چشماش دادم و دستمو دور یقه ی لباسش گرفتم
+جیا جون تو حالت خوب نیست خوشگلم بهتره بخوابی
_اومم....مم باشه... ولی...ی....بو...س
+نمیتونی وقتی هیونو رو بوس میکنی منو بوس کنی گرل
_ی....بوس...فقط..ی بوس
به خودم نزدیکش کردم و لبم رو ببش گزاشتم و بوسیدمش و اونم روم خیمه زد ....سیاهی مطلق
[ویو جیا]___توی بار
نشسته بودم کنار یونو و مشروبم رو میخوردم
&جیا خانوم شب سردرد میشی اینهمه نخور
_دوست دارمم
&بعد شب میای میگی کوکیییی سرممم درد میکنه
_امشب پیش یونو هستممم
×اهوممم
&عععع ببین امشب میای هااااا مامان بابات تورو سپردن به منو ته ماهم نمیزاریم بری مگه نه ته ته
+اهوممم همینطوره
_خیلی بدینننن باهاتون قهرم
+اوا چرا خوشگله
_با من حرف نزن
+اوکی
×عزیزم اشکال نداره
_.....
&جیا لوس نشو دیگگگگ امشب میخوام ببرمت بیرون دور دور
_اوکی
×بچها مم دیگ میرم دمتون گرم
_مواظب خودت باش
×باشه عشقم توهم همینطور
_بای
+بای
&بای
یونو رفت
+جیا دوست پسرت بود؟
_اره
&خب میرم نوشیدنی بگیرم
_اوکی برای من تکیلا بگیر
&باشه
+جیا چطوری میتونی وقتی هنوز منو میبینی چشمات ستاره ای میشه بری ببت رو بزاری روی لباش هوممم؟
_تهیونگ اون برای ۲سال پیش بود ک با دیدن تو چشمام ستاره ای میشد اللان دیگ چشمام ستاره ای نمیشه برات
+واقعا این حرفو از ته دلت میزنی؟
_اهوممم
+ب..باشه برادر زاده ی خاصم
_ممنون عموی خوشتیپم
&بفرمایید
_واوووو
&بگیر دیگ
نوشیدنیم رو بزداشتم و رفتم بالا از تلخیش و الکلش یکم صورتمو جمع کردم
اخرین بازی که تکیلا خوردم رو یادم نمیاد خیلی وقت پیش بود
[پرش زمانی به عمارت]
با تلو تلو خورون وارد خونه شدم همینطور دست تهیونگ دور گردنم بود و سمت اتاقم هدایتم میکرد
روی تخت گزاشتم نگاهی به صورتم اتداخت و نگاهمو به چشماش دادم و دستمو دور یقه ی لباسش گرفتم
+جیا جون تو حالت خوب نیست خوشگلم بهتره بخوابی
_اومم....مم باشه... ولی...ی....بو...س
+نمیتونی وقتی هیونو رو بوس میکنی منو بوس کنی گرل
_ی....بوس...فقط..ی بوس
به خودم نزدیکش کردم و لبم رو ببش گزاشتم و بوسیدمش و اونم روم خیمه زد ....سیاهی مطلق
۷.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.