پارت ۲
پارت ۲
صبح روز بعد
ات از خواب بیدار میشه کنارش رو نگاه میکنه
جونکوک در خواب عمیقیه بی سر صدا بلند میشه صورتش رو میشوره و میره که پنکیک درست میکنه جونکوک بیدار میشه ات کنارش نیست وحشت زده میره داخل سالن صداش میرع بالا جونکوک: تو چرا بیدار شدی؟!
ات: دیگه خوابم نمیومد
جونکوک بازوت رو میگیره و توی اتاق میبره ترو از پشت میگره و d**k رو داخلت فروع میکنه تو از درد به خودت میپیچی
ات: لعنتی!
پارت ۳؟
صبح روز بعد
ات از خواب بیدار میشه کنارش رو نگاه میکنه
جونکوک در خواب عمیقیه بی سر صدا بلند میشه صورتش رو میشوره و میره که پنکیک درست میکنه جونکوک بیدار میشه ات کنارش نیست وحشت زده میره داخل سالن صداش میرع بالا جونکوک: تو چرا بیدار شدی؟!
ات: دیگه خوابم نمیومد
جونکوک بازوت رو میگیره و توی اتاق میبره ترو از پشت میگره و d**k رو داخلت فروع میکنه تو از درد به خودت میپیچی
ات: لعنتی!
پارت ۳؟
۲۰۱
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.