bad girl mafia
پارت ۲...
جی کی بدون اینکه به در نگاه کنه:
جی کی:۲۴ بار تو این پنج ماه این درو عوض کردم یعنی اندازه عمری که تا حالا کردم
تهیونگ : بیخیال با اکیرو اومدیم بهت سر بزنیم .
جی کی : اها نه همیشه تو اینجا پلاس نیستی .
تهیونگ : اوکی پس من این شیر موزا رو میندازم سطل آشغال .
جی کی تا اسم شیر موز و شنید با سرعت از جاش بلند شد و به دنبال تهیونگ رفت و تهیونگ هم با دو به سمت حیاط خونه جی کی یا بهتره بگیم عمارت رفت.
اکیرو: چرا بعضی وقتا فکر میکنم معلم مهد کودکم ؟
و اکیرو از روی صندلی بلند شد و به سمت جی کی و وی رفت و اونا رو در حالی دید که مثل همیشه لبه استخر مشغول دعوا کردنن
تهیونگ : یه قدم دیگه بیا نزدیک پرتشون میکنم توی آب
جی کی : اوکی ولی یادت باشه یونتان پیشه منه
تهیونگ : با یونتان کاری داشته باشی جرت میدم
و ایندفعه تهیونگ به دنبال جی کی رفت در همین حین گوشی آکیرو زنگ زد و جی کی و تهیونگ توجهشون به زنگ موبایل جلب شد و از دویدن منصرف شدن و آکیرو در حالی که داشت راه میرفت اسم مخاطب و خوند :
آکیرو : پیشی غر غرو
تماس :
یونگی : سلام مخ ترین بانوی جهان
آکیرو : های چه عجب زنگ زدی
یونگی : ناراحتی قطع کنم
آکیرو : نه آخه برام تعجب آوره یونگی اعظم به من زنگ زده
یونگی : بیخیال زنگ زدم دعوتتون کنم
آکیرو : او چه افتخاری حالا به چه کاری ؟
یونگی : من توی قمار 1 ویلا بزرگ با تمام تجهیزات و برنده شدم
آکیرو : او جالبه مستر یونگی ولی باعث تعجب نیست چون قمار های زیادی و بردی .
یونگی یه پوزخند صدا دار زد که صداش تا پشت تلفن اومد و ادامه داد : امشب ساعت 7 میبینمتون ....... راستی لوکیشنم میفرستم
و بدون اینکه منتظر جوابی از طرف آکیرو باشه قطع کرد
اکیرو :بلند شید باید بریم
جی کی : دقیقا به چه دلیل ؟
آکیرو : یونگی پارتی گرفته
تهیونگ : اووووو پارتی های هیونگ خداس
آکیرو : اره و فقط خودمونیم خدا رو شکر نیاز نیست چند کیلو گریم کنم کنم تا شبیه پسر بشم .
جی کی : من هنوزم نفهمیدم چرا خود تو پسر جا میزنی
تو که خوشگلی پس چرا ؟
آکیرو : برای جمع آوری اطلاعات حالا پاشین تا بریم .
جی کی لب تاب و چیزای مهم فنی و آورد و به همراه دو دست لباس و تهیونگ چون عضو مخفی بود کلاه و ماسک سیاه زد...
جی کی بدون اینکه به در نگاه کنه:
جی کی:۲۴ بار تو این پنج ماه این درو عوض کردم یعنی اندازه عمری که تا حالا کردم
تهیونگ : بیخیال با اکیرو اومدیم بهت سر بزنیم .
جی کی : اها نه همیشه تو اینجا پلاس نیستی .
تهیونگ : اوکی پس من این شیر موزا رو میندازم سطل آشغال .
جی کی تا اسم شیر موز و شنید با سرعت از جاش بلند شد و به دنبال تهیونگ رفت و تهیونگ هم با دو به سمت حیاط خونه جی کی یا بهتره بگیم عمارت رفت.
اکیرو: چرا بعضی وقتا فکر میکنم معلم مهد کودکم ؟
و اکیرو از روی صندلی بلند شد و به سمت جی کی و وی رفت و اونا رو در حالی دید که مثل همیشه لبه استخر مشغول دعوا کردنن
تهیونگ : یه قدم دیگه بیا نزدیک پرتشون میکنم توی آب
جی کی : اوکی ولی یادت باشه یونتان پیشه منه
تهیونگ : با یونتان کاری داشته باشی جرت میدم
و ایندفعه تهیونگ به دنبال جی کی رفت در همین حین گوشی آکیرو زنگ زد و جی کی و تهیونگ توجهشون به زنگ موبایل جلب شد و از دویدن منصرف شدن و آکیرو در حالی که داشت راه میرفت اسم مخاطب و خوند :
آکیرو : پیشی غر غرو
تماس :
یونگی : سلام مخ ترین بانوی جهان
آکیرو : های چه عجب زنگ زدی
یونگی : ناراحتی قطع کنم
آکیرو : نه آخه برام تعجب آوره یونگی اعظم به من زنگ زده
یونگی : بیخیال زنگ زدم دعوتتون کنم
آکیرو : او چه افتخاری حالا به چه کاری ؟
یونگی : من توی قمار 1 ویلا بزرگ با تمام تجهیزات و برنده شدم
آکیرو : او جالبه مستر یونگی ولی باعث تعجب نیست چون قمار های زیادی و بردی .
یونگی یه پوزخند صدا دار زد که صداش تا پشت تلفن اومد و ادامه داد : امشب ساعت 7 میبینمتون ....... راستی لوکیشنم میفرستم
و بدون اینکه منتظر جوابی از طرف آکیرو باشه قطع کرد
اکیرو :بلند شید باید بریم
جی کی : دقیقا به چه دلیل ؟
آکیرو : یونگی پارتی گرفته
تهیونگ : اووووو پارتی های هیونگ خداس
آکیرو : اره و فقط خودمونیم خدا رو شکر نیاز نیست چند کیلو گریم کنم کنم تا شبیه پسر بشم .
جی کی : من هنوزم نفهمیدم چرا خود تو پسر جا میزنی
تو که خوشگلی پس چرا ؟
آکیرو : برای جمع آوری اطلاعات حالا پاشین تا بریم .
جی کی لب تاب و چیزای مهم فنی و آورد و به همراه دو دست لباس و تهیونگ چون عضو مخفی بود کلاه و ماسک سیاه زد...
۳.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.