𝐃𝐢𝐟𝐟𝐢𝐜𝐮𝐥𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞, 𝐩𝐚𝐫𝐭 4
(عشق دشوار پارت ۴)
جیمین اومد پایین و رفتیم سر میز شام
&خب امروز چیکارا کردی
+هیچی صبح رفتم دیدن یونا بعد اومدم شرکت و تو رو دیدم بعد از اون هم خونه بودم و داشتم فیلم میدیدم
+تو چیکارا کردی
&خب من هم با یه شرکت جدید قرارداد بستیم کل روز رو داشتم کارای اون رو میکردم
+اووو مبارکه
&راستی برای مشارکت جدیدمون یه مهمونی داریم
+کی هست
&فردا نه پس فردا
+خوبه اگه فردا بود نمیتونستم بیام
&چرا مگه چیکار کنی
+با دخترا قراره بریم بیرون
&خوشبگذره
+مرسی
&به منشی میگم آدرس و زمان مهمونی رو برات بفرسته
+اوکی
&حتما بیای ها دفعه پیش تم گفتی میای ولی مهمونی رو پیچوندی
+من نمیدونم اومدن من به اون مهمونیا چه فایده ای برا تو داره
&خب اینبار فرق داره
+چه فرقی
&میخوام خواهرم رو به همه معرفی کنم
&حتما میای ها باشه ؟
+باشه میام
&قول بده که میای
+باشه قول میدم که میام
&ممنون
شاممون رو خوردیم چون دیر وقت بود هرکدوممون رفتیم اتاق خودمون نمیدونم چرا خیلی خسته بودم برای همین تا چشام رو بستم زود خوابم برد (فردا صبح)
از خواب بیدار شدم ساعت ۱۰ بود رفتم صبحونه خوردم و چون خونه خیلی بزرگ بود برای همین یه باشگاه هم داشت رفتم یکم ورزش کردم رفتم یه دوش گرفتم از حموم اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم و موهام رو خشک کردم تصویری زنگ زدم به مو سو و یونا (صحبت های یونا و می سو و جینا تو تماس تصویری) (علامت جینا+ علامت می سو)
جیمین اومد پایین و رفتیم سر میز شام
&خب امروز چیکارا کردی
+هیچی صبح رفتم دیدن یونا بعد اومدم شرکت و تو رو دیدم بعد از اون هم خونه بودم و داشتم فیلم میدیدم
+تو چیکارا کردی
&خب من هم با یه شرکت جدید قرارداد بستیم کل روز رو داشتم کارای اون رو میکردم
+اووو مبارکه
&راستی برای مشارکت جدیدمون یه مهمونی داریم
+کی هست
&فردا نه پس فردا
+خوبه اگه فردا بود نمیتونستم بیام
&چرا مگه چیکار کنی
+با دخترا قراره بریم بیرون
&خوشبگذره
+مرسی
&به منشی میگم آدرس و زمان مهمونی رو برات بفرسته
+اوکی
&حتما بیای ها دفعه پیش تم گفتی میای ولی مهمونی رو پیچوندی
+من نمیدونم اومدن من به اون مهمونیا چه فایده ای برا تو داره
&خب اینبار فرق داره
+چه فرقی
&میخوام خواهرم رو به همه معرفی کنم
&حتما میای ها باشه ؟
+باشه میام
&قول بده که میای
+باشه قول میدم که میام
&ممنون
شاممون رو خوردیم چون دیر وقت بود هرکدوممون رفتیم اتاق خودمون نمیدونم چرا خیلی خسته بودم برای همین تا چشام رو بستم زود خوابم برد (فردا صبح)
از خواب بیدار شدم ساعت ۱۰ بود رفتم صبحونه خوردم و چون خونه خیلی بزرگ بود برای همین یه باشگاه هم داشت رفتم یکم ورزش کردم رفتم یه دوش گرفتم از حموم اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم و موهام رو خشک کردم تصویری زنگ زدم به مو سو و یونا (صحبت های یونا و می سو و جینا تو تماس تصویری) (علامت جینا+ علامت می سو)
۲۸.۷k
۳۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.