Part12. Tahyung. عشق مافیا
(ببخشید ولی دیگه خودتون تصور کنید چیشد)
(ات ویو)
صب بلند شدم دیدم لختم
&خاککک تو سرمم من چرا لختممم(توی ذهنش)
یاد دیشب افتادم پاشدم رفتم توی حمام یه دوش 40مینی گرفتم اومدم بیرون
(ته ویو)
از خواب بلند شدم لباسامو پوشیدم ات حمام بود شوگا بهم زنگ زد
(¥نمیدونم علامتش این یود یا نه چون علامتا زیاده یادم میره)
¥سلام
@سلام بله
¥بیا کمپانی امروز تمرین داریم
@اخه..
¥منتظریم جیمینم میاد پیش ات مواظبش باشه راستی مهمونیه امشبو فراموش نکنیا
@نه حواسم هست
&ته ته؟
@بهت زنگ میزنم... بله چاگی
&کی بود
@شوگا باید برم کمپانی جیمین میاد حواسش بهت هس برای مهمونی امشبم حاضر شو
&باشه (بی حوصلگی)
@عزیزم(بغلش کردم) اوکیی؟
&اره یکم سرم درد میکنه
@بخاطر دیشب ببخشید
&مشکلی نیس
(چند ساعت بعد)
ته رفته بود ولی جیمین هنوز نیومده بود نمیدونم کجاس بهش زنگ زدم و گفت که داره با رزی میاد گفتم اوکی
@به ات زنگ زدم ببینم چیکار میکنه
&الو....
@الو عزیزم
&سلام چاگی خوبی؟ (سرفه)
@خوبم تو خوبی؟ چرا سرفه میکنی؟
&خوبم چخبر؟
@هیچ میخواستم بگم دارم میام
اماده ای دیگه برای مهمونی مافیا ها
&اره..... کاری نداری خدافظ(دینگ دینگ صدای ایفون خونه اومد)
@ات صدای ایفون بود کسی رو دعوت کردی
&نه... فک کنم پسته دو دقیقه برم درو باز کنم
@باوش
&بله...یا خدا تو کی دیگه
@ات؟ات؟
ناشناش:عوممممم عجب بدنی داری بیبی
@اتتتتت اون کیه؟ (عصبانی)
&ته ته تههههها نیا جلو من دوست پسر دارم الاغ
@اتتت اتتت وایسا دارم میام
(ببخشید خیلی حالی نداشتم واسه نوشتن بد شد ببخشید دیگه)
نمیدونم این پارت 12هست یانه از دستم در رفته
(ات ویو)
صب بلند شدم دیدم لختم
&خاککک تو سرمم من چرا لختممم(توی ذهنش)
یاد دیشب افتادم پاشدم رفتم توی حمام یه دوش 40مینی گرفتم اومدم بیرون
(ته ویو)
از خواب بلند شدم لباسامو پوشیدم ات حمام بود شوگا بهم زنگ زد
(¥نمیدونم علامتش این یود یا نه چون علامتا زیاده یادم میره)
¥سلام
@سلام بله
¥بیا کمپانی امروز تمرین داریم
@اخه..
¥منتظریم جیمینم میاد پیش ات مواظبش باشه راستی مهمونیه امشبو فراموش نکنیا
@نه حواسم هست
&ته ته؟
@بهت زنگ میزنم... بله چاگی
&کی بود
@شوگا باید برم کمپانی جیمین میاد حواسش بهت هس برای مهمونی امشبم حاضر شو
&باشه (بی حوصلگی)
@عزیزم(بغلش کردم) اوکیی؟
&اره یکم سرم درد میکنه
@بخاطر دیشب ببخشید
&مشکلی نیس
(چند ساعت بعد)
ته رفته بود ولی جیمین هنوز نیومده بود نمیدونم کجاس بهش زنگ زدم و گفت که داره با رزی میاد گفتم اوکی
@به ات زنگ زدم ببینم چیکار میکنه
&الو....
@الو عزیزم
&سلام چاگی خوبی؟ (سرفه)
@خوبم تو خوبی؟ چرا سرفه میکنی؟
&خوبم چخبر؟
@هیچ میخواستم بگم دارم میام
اماده ای دیگه برای مهمونی مافیا ها
&اره..... کاری نداری خدافظ(دینگ دینگ صدای ایفون خونه اومد)
@ات صدای ایفون بود کسی رو دعوت کردی
&نه... فک کنم پسته دو دقیقه برم درو باز کنم
@باوش
&بله...یا خدا تو کی دیگه
@ات؟ات؟
ناشناش:عوممممم عجب بدنی داری بیبی
@اتتتتت اون کیه؟ (عصبانی)
&ته ته تههههها نیا جلو من دوست پسر دارم الاغ
@اتتت اتتت وایسا دارم میام
(ببخشید خیلی حالی نداشتم واسه نوشتن بد شد ببخشید دیگه)
نمیدونم این پارت 12هست یانه از دستم در رفته
۶.۶k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.