hot chocolate
پارت ¹⁹
سوجون : خب اینو میدونیم اسمت چیه
یونا : بچه ها برین سرش
شینا : عه وایسین اول ببینیم کیه چند سالته
کوک : ۲۶ تو باند شو ببینم کی هستی " سرد "
هیوجو : من هان هیوجو زن مین یونگی ملغی به مامانم و شما
کوک : به تو چه " سرد "
شینا : شوهرامون مافیام میگیم بیان جرتون بدن
یونا : بچه ها نامجون و جین و یونگی و هوسوک و جیمین و تهیونگ اومدن
ته : سلام لیا
لیا : ته ته جونم استاد جدیدمون خودشو معرفی نمیکنه
یونا : جنی نونا
یونگی : هیوجو چی شد
هیوجو : استاد بهم گفت به تو چه
کوک : شما یازده تا دانش آموز میخواین بدونید من کیم و همچنین شما
همه : آره
کوک : من علاقه ای نمیبینم به شما بگم کیم اگه کارتون تموم شد برید میخوام درس بدم
جیمین : بچه ها شنیدین ون جئون عوضی افسردگیش خیلی زیاد شده
جنی : بره بمیره براش دعوت نامه ی عروسیمو فرستادم ولی نیومد
داشتن خالی میبستن هیچ کس برای من دعوت نامه نفرستاد چون نمیدونم من کجا زندگی میکنم
جین : من ادرسشو پیدا کردم امروز بریم خونش
نامی : شماره ی جدیدشو داری
یونگی : من میرم پیدا کنم
کوک : عصر میخوام جسارت منو ببخشین اگه شما باهم دعوا کردیم بهتره به دیدنش نرید چون شاید میخوان شمارو فراموش کنن
جنی : شنیدین خیلی قوی تر از قبل شده
جیمین : چرا اینو میگی استاد نمیدونم چی چی
کوک : بعضی از آدما اینطورین
یونا : چقدر تو عجیبی هر کس مارو میبینم بهمون تعضیم میکنه
کوک : شرمنده خانم کیم ولی من مثل بقیه نیستم
یونا : چرا اون وقت ؟
کوک : جسارتمو ببخشین من مافیام و در حدم نیست به پلیس تعظیم کنم
سانگ بوم : میدونی یونا کیه که در موردش اینطوری حرف میزنی
جنی : درست صحبت کن ببینم چی میگی
کوک : منو بخاطر جسارتم ببخشین ولی گم شید از کلاس من بیرون
جین : درست صحبت کن میدونی ما کی هستیم
کوک : کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جانگ هوسوک پارک جیمین کیم تهیونگ
هر کدوم رو اسمشونو میگفتم بهشون اشاره میکردم
نامی : قبلاً هفتاد دوست بودیم ولی یکیمون علاقه ی زیادی به کشتن بی گناه داشت
جین : رطبه چند مافیای جهانی
کوک : خب از هیچ کدومتون هیچو مخفی نمیکنم
بچه های کلاس : نمیدونی اگه الان جئونو ببینم بالا میارم
هواسا : سلام دوست قدیمی
کوک : سلام هواسا خب شروع میکنم تو یه کلمه من جئون جونگکوکم
هواسا : کوک چرا انقدر پکری
نامی : چ......چی تو کوکی
بچه های کلاس : استادددددددددددد
کوک : الو آقای چوی من استعفا میدم
هواسا : خداحافظ کوکی
جنی : بعد دوسال که دیدیمت کجا میری
هواسا : جنی نکنه تو خواهر کوکی
نامی : عزیزم بیا کنار
جنی : آره من خواهر کوکم
کوک : من خواهر ندارم
میشا : استاد میخواین استعفا بدین
کوک : چرا بالا نمیارین من جئونم
ته :......
🍊🧡
سوجون : خب اینو میدونیم اسمت چیه
یونا : بچه ها برین سرش
شینا : عه وایسین اول ببینیم کیه چند سالته
کوک : ۲۶ تو باند شو ببینم کی هستی " سرد "
هیوجو : من هان هیوجو زن مین یونگی ملغی به مامانم و شما
کوک : به تو چه " سرد "
شینا : شوهرامون مافیام میگیم بیان جرتون بدن
یونا : بچه ها نامجون و جین و یونگی و هوسوک و جیمین و تهیونگ اومدن
ته : سلام لیا
لیا : ته ته جونم استاد جدیدمون خودشو معرفی نمیکنه
یونا : جنی نونا
یونگی : هیوجو چی شد
هیوجو : استاد بهم گفت به تو چه
کوک : شما یازده تا دانش آموز میخواین بدونید من کیم و همچنین شما
همه : آره
کوک : من علاقه ای نمیبینم به شما بگم کیم اگه کارتون تموم شد برید میخوام درس بدم
جیمین : بچه ها شنیدین ون جئون عوضی افسردگیش خیلی زیاد شده
جنی : بره بمیره براش دعوت نامه ی عروسیمو فرستادم ولی نیومد
داشتن خالی میبستن هیچ کس برای من دعوت نامه نفرستاد چون نمیدونم من کجا زندگی میکنم
جین : من ادرسشو پیدا کردم امروز بریم خونش
نامی : شماره ی جدیدشو داری
یونگی : من میرم پیدا کنم
کوک : عصر میخوام جسارت منو ببخشین اگه شما باهم دعوا کردیم بهتره به دیدنش نرید چون شاید میخوان شمارو فراموش کنن
جنی : شنیدین خیلی قوی تر از قبل شده
جیمین : چرا اینو میگی استاد نمیدونم چی چی
کوک : بعضی از آدما اینطورین
یونا : چقدر تو عجیبی هر کس مارو میبینم بهمون تعضیم میکنه
کوک : شرمنده خانم کیم ولی من مثل بقیه نیستم
یونا : چرا اون وقت ؟
کوک : جسارتمو ببخشین من مافیام و در حدم نیست به پلیس تعظیم کنم
سانگ بوم : میدونی یونا کیه که در موردش اینطوری حرف میزنی
جنی : درست صحبت کن ببینم چی میگی
کوک : منو بخاطر جسارتم ببخشین ولی گم شید از کلاس من بیرون
جین : درست صحبت کن میدونی ما کی هستیم
کوک : کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جانگ هوسوک پارک جیمین کیم تهیونگ
هر کدوم رو اسمشونو میگفتم بهشون اشاره میکردم
نامی : قبلاً هفتاد دوست بودیم ولی یکیمون علاقه ی زیادی به کشتن بی گناه داشت
جین : رطبه چند مافیای جهانی
کوک : خب از هیچ کدومتون هیچو مخفی نمیکنم
بچه های کلاس : نمیدونی اگه الان جئونو ببینم بالا میارم
هواسا : سلام دوست قدیمی
کوک : سلام هواسا خب شروع میکنم تو یه کلمه من جئون جونگکوکم
هواسا : کوک چرا انقدر پکری
نامی : چ......چی تو کوکی
بچه های کلاس : استادددددددددددد
کوک : الو آقای چوی من استعفا میدم
هواسا : خداحافظ کوکی
جنی : بعد دوسال که دیدیمت کجا میری
هواسا : جنی نکنه تو خواهر کوکی
نامی : عزیزم بیا کنار
جنی : آره من خواهر کوکم
کوک : من خواهر ندارم
میشا : استاد میخواین استعفا بدین
کوک : چرا بالا نمیارین من جئونم
ته :......
🍊🧡
۴.۷k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.