ددی من کیه ( پارت دوم )
ددی من کیه ( پارت دوم )
جیمین اومد داخل نزدیک تخت ا/ت شد میخواست اونو ببوسه که یهو ا/ت بیدار شد
ا/ت : معلوم هست داری چیکار میکنی
جیمین : نباید الان بگم ولی به عشق در نگاه اول اعتقادی داری
ا/ت : نه ندارم
جیمین : ولی من دارم و باید بگم عاشقت شدم
ا/ت : زد تو گوشش ( الهی من بمیرم )
جیمین : اخ اگه منو نمیخوای خو بگو ( با بغض)
ا/ت : من ازت متنفرم
جیمین : پس چرا نگرانم بودی من یچیزایی از موقعی که مست بودم یادمه ( با بغض)
ا/ت : من من ی ادمم باید نگران ی ادم دیگه بشم چه ربطی به دوست داشتنت داره اخه
جیمین : یعنی منو دوس نداری
ا/ت : نه ندارم
ا/ت : من حتا اسمتم نمیدونم احمق
جیمین : باشه پس ب......برو ( با گریه )
ا/ت بی توجه به گریه هاش رفت
جیمین همینطور به گریه ادامه داد تا صبح
صبح شد
جیمین هنوز در حال گریه
ا/ت : اخ برم سرکار ( یهو یاد دیشب اوفتاد )
ا/ت : معلوم هس من چیکار کردم دیشب
ا/ت : زنگ زد به رئیسش
ا/ت : الو
رئیس : الو
ا/ت : آنیو میشه به مدت ۱۰ روز به من مرخصی بدین مادرم تو بیمارستانه
رئیس : باشه ولی مشکلش چیه
ا/ت : آپاندیس داره
رئیس : باشه بای
ا/ت : بای
ا/ت : سریع خودشو رسوند به عمارت جیمین.........
ادامه داره 🤚🏻
از اونجایی بخشنده هستم برای این پارت شرط نمیزارم برین خوشحال باشین
جیمین اومد داخل نزدیک تخت ا/ت شد میخواست اونو ببوسه که یهو ا/ت بیدار شد
ا/ت : معلوم هست داری چیکار میکنی
جیمین : نباید الان بگم ولی به عشق در نگاه اول اعتقادی داری
ا/ت : نه ندارم
جیمین : ولی من دارم و باید بگم عاشقت شدم
ا/ت : زد تو گوشش ( الهی من بمیرم )
جیمین : اخ اگه منو نمیخوای خو بگو ( با بغض)
ا/ت : من ازت متنفرم
جیمین : پس چرا نگرانم بودی من یچیزایی از موقعی که مست بودم یادمه ( با بغض)
ا/ت : من من ی ادمم باید نگران ی ادم دیگه بشم چه ربطی به دوست داشتنت داره اخه
جیمین : یعنی منو دوس نداری
ا/ت : نه ندارم
ا/ت : من حتا اسمتم نمیدونم احمق
جیمین : باشه پس ب......برو ( با گریه )
ا/ت بی توجه به گریه هاش رفت
جیمین همینطور به گریه ادامه داد تا صبح
صبح شد
جیمین هنوز در حال گریه
ا/ت : اخ برم سرکار ( یهو یاد دیشب اوفتاد )
ا/ت : معلوم هس من چیکار کردم دیشب
ا/ت : زنگ زد به رئیسش
ا/ت : الو
رئیس : الو
ا/ت : آنیو میشه به مدت ۱۰ روز به من مرخصی بدین مادرم تو بیمارستانه
رئیس : باشه ولی مشکلش چیه
ا/ت : آپاندیس داره
رئیس : باشه بای
ا/ت : بای
ا/ت : سریع خودشو رسوند به عمارت جیمین.........
ادامه داره 🤚🏻
از اونجایی بخشنده هستم برای این پارت شرط نمیزارم برین خوشحال باشین
۲.۵k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.