رویای من فصل دو

پارت ۴
**
کوک: ( بچها اومدن وداشتیم میز رو میچیدیم که صوفی با جی وون اومد) بیا جی وون رو بده به من تو غذاتو بخور*
صوفیا: تو چی ؟
کوک: من سرپا خوردم😂
صوفیا: اوکی
**
می یونگ: اوخ خدا آخرش من این فسقلی رو میخورم
میرا: میخوام بقولمش
یونا:( از وقتی جی وون اومده من تنها شدم درسته مامان و بابا با دوتامونن ولی خاله ها...)
یونگی: ( با کوک از دور یونا رو دیدیم که با ناراحتی به خانوما و جی وون نگاه)
کوک: خوشگل خانوم من...بیا اینجا ببینم
یونا: باشه🙁
کوک: (بغلش کردم)
یونگی: چرا لب و لوچت آویزونه دختر خوشگل؟
یونا: ( خندم گرفت)
جیهوپ: بچها هنوز خوابن؟😯
سونا: آره
سویونگ: میرم بیدارشون کنم*