bloody revenge
part ³
کوک: ولم کن من وسیله ی بازیه تو نیستم " سرد "
ویوی کوک
ولم کرد و رفت چسبید به اون مرده
هانول؛ بابا مامان من نزدیک اکادمیه کوک خونه گرفتم میشه اونم بیاد پیش من زندگی کنه؟
یورا: نه عمرا اون همین جا میمونه
کوک: انگار هانول ریده به زندگیه من " تو ذهنش "
که همون دختره بهم نگا کرد
کوک: چیه
تهیون: من کیم تهیونم و اینم کیم تهیونگه یادم رفت بگم
ته: من کار دارم فعلا
رفت خب به درک که کار داری به ما چه ربطی داشت
یجی: عمع من پسرتو میخوام لطفا بدش به من خیلی خوشگله پسرت
سوهو: مثل برادر تو
دوهی: ای کاش بچه ی من بود خیلی قیافه ی جذابی داره
تهیون؛ مامان بیا یه هفته این بچه ی شما من بچه ی اینا خوبه
جونگی: من موافقم
هانول: من نیستم هرجا من میرم اینم میاد اوکی
یورا: انگار بچه ی توعه
هانول: چون پسر عمه اینجا بود هیچی نگفتم وگرنه من خبر دارم چطوری به صندلی میبندینش و شکنجش میدین یا زمانی که نیستم میخواین خفش کنین اون هیچی نمیگه دلیل نمیشه من هیچی نگم
جونگی: چرا الکی میگی دخترم
اانول: فکر میکنی چرا از دست چپش استفاده نمیکنه چون شکسته ایناها نگا کن
ته: منم حدس میزدم یه اتفاقاتی افتاده جک میا ببرینشون تا یونگی تکلیفشونو برای شکنجه کردن یه بچه ی ۱۶ مشخص کنه
یجی: اون خودشم تلاش برای خودکشی میکنه
کوک؛ من مشکلی ندارم من با هیچی مشکلی ندارم خودشون گفتن از اود منو نمیخواستن به زور نگهم داشتن "سرد"
هانول: چـ.... چی
کوک: سه روز پیش بهم گفتن منم هیچ مشکلی با این قضیه ندارم " سرد "
یونگی: سه روز تو بازداشت گاه اوکی بیارینشون
جیمین: سلام کوک تو هیونگای منو میشناسی
کوک: خیر و علاقه ای هم ندارم
که یکی موهامو کشید
یجی: یا ازادشون میکنین یا این میمیره
کوک: شلیک کن " سرد "
جیمین: دوست ما خنگ شده چی میگی برا خودت
کوک: من هیچ مشکلی ندارم
ته: اینم ببرین یه جا ببندینش تا عقلش بیاد سرجاش
جین: وایسا جیمین تو اینو میشناسی
جیمین: اره این جئون جونگکوک هم کلاسی و رفیق مو سبز منه دیگه
کوک: نعنایی
جیمین: سبزه دیگه
کوک: نچ من از سبز خوشم میاد برعکس نعنایی
نامی: اخه رنگ به این قشنگی
هوسوک: اینم مثل ته چشم خوشگله
دوهی: این کلا خوشگله هم صدا هم قیافه هم همه چیزش
هانول: عمه اینو به خودشم بگو تا من انقدر چاقو جمع نکنم از تو اتاقش
کوک: اسیدم زیر تختم هست
یجی: جیغ جنازه زیر تخت کوکه " داد و ترس"
یونگی و کوک: خب به چپم " داد "
یجی: الان این قاتل نیست که مردمو با اسید میکشه خم شو وقتی منو میبینی
سوییچ موتورمو ورداشتم ورفتم بیرون
جیمین: کجا خرشرک
کوک: اگه من خرم تو خود شرکی توله
جیمین: من هی گفتم بهم نگو توله حالا تو هی بگو سگ هار
کوک: اگه بهم برسی دیگه بهت نمیگم
یکی ازپشت یغمو گرفت
ته:
کوک: ولم کن من وسیله ی بازیه تو نیستم " سرد "
ویوی کوک
ولم کرد و رفت چسبید به اون مرده
هانول؛ بابا مامان من نزدیک اکادمیه کوک خونه گرفتم میشه اونم بیاد پیش من زندگی کنه؟
یورا: نه عمرا اون همین جا میمونه
کوک: انگار هانول ریده به زندگیه من " تو ذهنش "
که همون دختره بهم نگا کرد
کوک: چیه
تهیون: من کیم تهیونم و اینم کیم تهیونگه یادم رفت بگم
ته: من کار دارم فعلا
رفت خب به درک که کار داری به ما چه ربطی داشت
یجی: عمع من پسرتو میخوام لطفا بدش به من خیلی خوشگله پسرت
سوهو: مثل برادر تو
دوهی: ای کاش بچه ی من بود خیلی قیافه ی جذابی داره
تهیون؛ مامان بیا یه هفته این بچه ی شما من بچه ی اینا خوبه
جونگی: من موافقم
هانول: من نیستم هرجا من میرم اینم میاد اوکی
یورا: انگار بچه ی توعه
هانول: چون پسر عمه اینجا بود هیچی نگفتم وگرنه من خبر دارم چطوری به صندلی میبندینش و شکنجش میدین یا زمانی که نیستم میخواین خفش کنین اون هیچی نمیگه دلیل نمیشه من هیچی نگم
جونگی: چرا الکی میگی دخترم
اانول: فکر میکنی چرا از دست چپش استفاده نمیکنه چون شکسته ایناها نگا کن
ته: منم حدس میزدم یه اتفاقاتی افتاده جک میا ببرینشون تا یونگی تکلیفشونو برای شکنجه کردن یه بچه ی ۱۶ مشخص کنه
یجی: اون خودشم تلاش برای خودکشی میکنه
کوک؛ من مشکلی ندارم من با هیچی مشکلی ندارم خودشون گفتن از اود منو نمیخواستن به زور نگهم داشتن "سرد"
هانول: چـ.... چی
کوک: سه روز پیش بهم گفتن منم هیچ مشکلی با این قضیه ندارم " سرد "
یونگی: سه روز تو بازداشت گاه اوکی بیارینشون
جیمین: سلام کوک تو هیونگای منو میشناسی
کوک: خیر و علاقه ای هم ندارم
که یکی موهامو کشید
یجی: یا ازادشون میکنین یا این میمیره
کوک: شلیک کن " سرد "
جیمین: دوست ما خنگ شده چی میگی برا خودت
کوک: من هیچ مشکلی ندارم
ته: اینم ببرین یه جا ببندینش تا عقلش بیاد سرجاش
جین: وایسا جیمین تو اینو میشناسی
جیمین: اره این جئون جونگکوک هم کلاسی و رفیق مو سبز منه دیگه
کوک: نعنایی
جیمین: سبزه دیگه
کوک: نچ من از سبز خوشم میاد برعکس نعنایی
نامی: اخه رنگ به این قشنگی
هوسوک: اینم مثل ته چشم خوشگله
دوهی: این کلا خوشگله هم صدا هم قیافه هم همه چیزش
هانول: عمه اینو به خودشم بگو تا من انقدر چاقو جمع نکنم از تو اتاقش
کوک: اسیدم زیر تختم هست
یجی: جیغ جنازه زیر تخت کوکه " داد و ترس"
یونگی و کوک: خب به چپم " داد "
یجی: الان این قاتل نیست که مردمو با اسید میکشه خم شو وقتی منو میبینی
سوییچ موتورمو ورداشتم ورفتم بیرون
جیمین: کجا خرشرک
کوک: اگه من خرم تو خود شرکی توله
جیمین: من هی گفتم بهم نگو توله حالا تو هی بگو سگ هار
کوک: اگه بهم برسی دیگه بهت نمیگم
یکی ازپشت یغمو گرفت
ته:
۶.۲k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.