بنشین روبه رویم و چایم را با عطر تنت هم بزن.
بنشین روبه رویم و چایم را با عطر تنت هم بزن.
بنشین کنارم تا چایم را با قند لبانت، شیرین کنم.
بنشین بر روی پایم تا حلقهی دستانم به دورِ کمرت، با استکان شاه عباس چایم رقابت کند.
بنشین و نگاهم کن...
نگاهم کن تا چایم گوارا شود وجودم را...
بنشین و آرام صدایم کن.
وای از آن صدای حزن انگیزت...
با این حزن و لطافت است که من حال مولانا را در فراق شمس میفهمم.
بیا و بنشین ای عشق...
✍ پدرام فرهادیان #عاشقانهناب
بنشین کنارم تا چایم را با قند لبانت، شیرین کنم.
بنشین بر روی پایم تا حلقهی دستانم به دورِ کمرت، با استکان شاه عباس چایم رقابت کند.
بنشین و نگاهم کن...
نگاهم کن تا چایم گوارا شود وجودم را...
بنشین و آرام صدایم کن.
وای از آن صدای حزن انگیزت...
با این حزن و لطافت است که من حال مولانا را در فراق شمس میفهمم.
بیا و بنشین ای عشق...
✍ پدرام فرهادیان #عاشقانهناب
۱.۲k
۱۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.