8پارت 7

پرش زمانی به صبح ویو ا. ت :
پرش زمانی به صبح
لباس پوشیدن... اسلاید دو
چمدونم..... اسلاید سه
تاکسی گرفتم رفتم سمت فرودگاه
اعضا زودتر اونجا بودن
ا. ت: سلام
اعضا: سلام
بعد سوار هواپیما شدیم من کنار جیهوپ و شوگا
.وسطشون نشستم شوگا یه ساعت بعد خوابید سرش رو شونمه.
منو جیهوپ هم داشتیم درباره ایران صحبت میکردیم
منم خوابم برد
به فرودگاه ایران رسیدیم تقریبا شب شده بود
بعد یه اتوبوس گرفتیم تا شمال ( سری پیش اصفهان بود این سری شمال )
منو کوک کنار هم نشستیم
کوک: ا. ت شال گذاشتی خوشگل شدی
ا. ت: میدونم ، راستی تو قرار نبود بهم شیرموز بدی
کوک: من نه؟
ا. ت: خیلی بدی
بعد 3و4 ساعت رسیدیم
رفتیم یه ویلا اجاره کردیم خوابیدیم تا لنگه ظهر