پارت ٤

جیمین یهو دستتو گرفت و تورو سوار ماشین کرد و گفت دیگ چیزی به ا/ت نگین
& ممنون که بهم کمک کردی
% خاهش
& من پياده میشم
% نوچ تو امشب میای خؤنه من 😈
& چیی نه
میخاستی درو باز کونیولی قفل کرد تووهم نتونستی بازش کنی
& ولممممم کننن عوضی تو مگ چیمی هااا واقعا خیلی پرويز
% خفه خون بگیر تا خفت نکردم
تو ترسیدی و ساکت شدی
تورو اورد تو یه خؤنه یی بهت گفت یکم بمون بد تشریفتو ببر
& نه من الان میخام برم
% اصلا برو گمشوووووو
رفتی فرار کردی
فکر جیمین
هاهاها اره برو دو دقیقه بد باز میای چون جیمین ا/ت رو خریده
نویسنده : خدایا
رفتی خؤنه در زدی پارت درو باز کرد گفت
پدر : ا/ت اینجا چیکار میکنی
& یعنی چی خو خؤنه اومدم
پدر : ولی ولی ا/ت جان
مادر : ا/ت ما باید یه چیزی بگیم
& باه بفرمایین
پدر : قؤل بده ناراحت نشی
% باش قؤل
مادر : نشی
پدر : دخترم من واقعا متاسفم ما تورو به یکی فروختیم
& ...چ.چ.چ.ییی کیه
پدر : اون اون اسمش جی‌م..

& چی
؟؟؟

چ
جیمین
پدر : دخترم واقعا متاسفم ما به پول زيادی نیار دأشتيم وگرنه تورو میکشت
& واقعا که چطور تونستی
رفتی از خونه بیرون خیلی گریه کردی بارون هم میزد

& خدایاا اینا چی میگن خدای اگ خوابه بیدارم کن 😭😭😭😢😥😰😨

یهو یکی پشت سرت ....


ادامه دالد🥺