فیک کوکpt4
*این مهمونی دوستمه ، خواهشا طوری رفتار کن که مثلا دوست دخترمی.
+اوهوم ، فقط واقعا واجبه بازوی هم رو بگیریم؟
* آره گلابی کوچولو
+(اخم)به من نگو گلابی دراز بی خاصیت !
* خودتم قد بلندیااااا
+ولی تو دراز تری:>
* فقط عادی جلوه بده! چندتا خانم ۱۹ ، ۲۰ ساله اونجا هست ، بهت خوش میگذره
+امیدوارم!
* درضمن،با پسرای دیگه لاس نمیزنی، فهمیدی؟
+ من با تو به زور هستم ، پسر دیگه ای نیاز نیست والا!
؛کوک! رفیق خوش اومدی!
* ممنون جاستین
؛سلام خانم ... ؟
+ امممم...کیم ا.ت
؛خانم کیم! از آشناییتون خوشوقتم!(خوشبخت یا خوشوقت ؛-؛؟ نمیدونم چی میگنXD)
جاستین دستمو گرفت و بوسید که کوک با اخم نگام کرد و با حرص نفساشو بیرون داد ( پسرم رگ غیرتش زده بالااااا🤣)
+ مم...ممنون
رفتیم داخل و جونگ کوک رفت پیش دوستاش،من بدبختم عین بچه ها رفتم یه گوشه ایستادم. فضای جالبی بود ، صدای آهنگ زیاد بود و بوی الکل و شراب میومد. بعضی ها پشت میزا حرف میزدن ، بعضی ها هم اون وسط میرقصیدن
~ خانم؟ (راستی افراد متفرقه رو با ~ نشون میدم:> )
+ بله؟
~من جنی هستم ، میخواین به جمع ما بیوندین؟
+(لبخند) البته!
با جنی رفتیم سمت یه میز و با چندتا خانم دیگه آشنا شدیم
~ خب من جنی هستم،نامزدم از اون پسرایی هست که هرشب تو کلاب ها و بار ها میچرخه!
میز همینطور چرخید و همه خودشون رو معرفی کردن تا رسید به من
+خب من کیم ا.ت هستم
~ ببینم تو پدرت شرکت داره درسته؟
+ البته!
~ واااو
~ خانما ما الان با یه میلیونر سر یه میز نشستیم!
+(خنده) به هرحال .. دوست پسرم ،جونگ کوک دعوت بود و باهم اومدیم ! تازگیا باهم آشنا شدیم
~ دختر تو از دنیا چی میخوای؟ میدونی چقد آدم دلشون میخواد تا آقای جئون حتی بهشون نگاه کنه!؟ تو رسما تو بهشت زندگی میکنی!
همه باهم خندیدیم و دوباره کلی حرف زدیم ( ۱۰ مین بعد)
+ خانما من باید برم دستشویی، برمیگردم پیشتون!
رفتم سمت دستشویی که یکی از پشت دستشو گذاشت رو دهنم و پرتم کرد تو دستشویی(:||||~)
+ عوضی آشغال ! وحشی چی میخوای ازم ؟ صبر کن تا به جونگ کوک بگم که... جاستین؟
؛جونم؟
+مرتيکه عوضی.به اندازه کافی زن تو زندگیت نیست ؟
؛اونا که مثل تو نیستن جیگر
اومد سمتم که شلنگو گرفتم سمتش خیسش کردم (یکی منو بگیره دارم جر میخورم)
(کوک ویو)
تمام مدت حواسم به میز ا.ت اینا بود ، دوباره نگاشون کردم ولی ا.ت تو جمعشون نبود!
* ببخشید خانما؟ ا.ت رو ندیدید؟
~اوه... آقای جئون! ا.ت جون گفت میره دستشویی
*ممنونم ،خوش بگذره
رفتم سمت دسشویی ، یه حسی بهم میگفت قراره یه اتفاقی بیوفته...
+(جیغ) ولم کننننن
این ...صدای ا.تَست؟ دوییدم و درو باز کردم
*مرتيکه...
بلندش کردم و کوبوندمش به دیوار
* (داد)بینا:>موص عوضی! چرا جاستین؟
؛(پوزخند) چون این بِچ زیادی جذابه ( شیطونه میگه برم پیش کوک بزنم جاستین و نابود کنم🤣💔)
زدم تو گوشش
* جرات داری بهش نگاه کن ، جفت چشاتو کور میکنم (داد)
چندبار با مشت زدم تو صورتش و آخر با پا زدم تو جای حساس(سانسور و کیف میکنین🤣؟) و بعد رفتم سمت ا.ت که داشت گریه میکرد و بلندش کردم
* ا.ت عشقم؟ کاریت که نکرد؟
+(گریه شدید) جونگ کوکککک اون عو.. عوضی میخواست (هق) بهم تجاوز کنه
با گریه خودشو پرت کرد تو بغلم و کتمو چنگ زد
* هیشششش دیگه تموم شد...آروم باش بیبی، من پیشتم...
+ دیگه(هق)باهات جایی (هق) نمیام
*هیششش خیلی خب آروم باش! بریم خونه؟
+(هق) آره
براید استایل بغلش کردم که با شوک بهم نگاه کرد
+ چیکار میکنی؟ ب... بزارم زمین کوک!
* انتظار نداری با این قیافه و مو صاف زل بزنی تو چشای مردم راه بری که !
+خ..خیلی خب...
بردمش و سوار ماشین شدیم ( نیاز یه توضیح نیست که؟ مثل قبل رو پاهاش:]!)
* عشق من؟
+درد مرض
* یااا ا.ت دیگه باهام قهر نکن دیگه! حالا که سالمی!
+جونگ کوک میفهمی دامنمو داد پایین؟ سالم موندم؟ تا مرز مرگ رفتم!(زد زیر گریه)
سرش رو گذاشتم رو سینم و موهاشو ناز کردم
* باشه فهمیدم، ولی لطفا گریه نکن! نمیخوام چشمای عسلی خوشگلتو خیس ببینم باشه؟
+ک...کوک؟
* بله؟
+ب..بستی میخوام!برام میگیری؟
* حتما!
------------
بابت حمایتاتون خیلی ممنونم:")♡
کامنت فراموش نشهههههههه
باییییی
+اوهوم ، فقط واقعا واجبه بازوی هم رو بگیریم؟
* آره گلابی کوچولو
+(اخم)به من نگو گلابی دراز بی خاصیت !
* خودتم قد بلندیااااا
+ولی تو دراز تری:>
* فقط عادی جلوه بده! چندتا خانم ۱۹ ، ۲۰ ساله اونجا هست ، بهت خوش میگذره
+امیدوارم!
* درضمن،با پسرای دیگه لاس نمیزنی، فهمیدی؟
+ من با تو به زور هستم ، پسر دیگه ای نیاز نیست والا!
؛کوک! رفیق خوش اومدی!
* ممنون جاستین
؛سلام خانم ... ؟
+ امممم...کیم ا.ت
؛خانم کیم! از آشناییتون خوشوقتم!(خوشبخت یا خوشوقت ؛-؛؟ نمیدونم چی میگنXD)
جاستین دستمو گرفت و بوسید که کوک با اخم نگام کرد و با حرص نفساشو بیرون داد ( پسرم رگ غیرتش زده بالااااا🤣)
+ مم...ممنون
رفتیم داخل و جونگ کوک رفت پیش دوستاش،من بدبختم عین بچه ها رفتم یه گوشه ایستادم. فضای جالبی بود ، صدای آهنگ زیاد بود و بوی الکل و شراب میومد. بعضی ها پشت میزا حرف میزدن ، بعضی ها هم اون وسط میرقصیدن
~ خانم؟ (راستی افراد متفرقه رو با ~ نشون میدم:> )
+ بله؟
~من جنی هستم ، میخواین به جمع ما بیوندین؟
+(لبخند) البته!
با جنی رفتیم سمت یه میز و با چندتا خانم دیگه آشنا شدیم
~ خب من جنی هستم،نامزدم از اون پسرایی هست که هرشب تو کلاب ها و بار ها میچرخه!
میز همینطور چرخید و همه خودشون رو معرفی کردن تا رسید به من
+خب من کیم ا.ت هستم
~ ببینم تو پدرت شرکت داره درسته؟
+ البته!
~ واااو
~ خانما ما الان با یه میلیونر سر یه میز نشستیم!
+(خنده) به هرحال .. دوست پسرم ،جونگ کوک دعوت بود و باهم اومدیم ! تازگیا باهم آشنا شدیم
~ دختر تو از دنیا چی میخوای؟ میدونی چقد آدم دلشون میخواد تا آقای جئون حتی بهشون نگاه کنه!؟ تو رسما تو بهشت زندگی میکنی!
همه باهم خندیدیم و دوباره کلی حرف زدیم ( ۱۰ مین بعد)
+ خانما من باید برم دستشویی، برمیگردم پیشتون!
رفتم سمت دستشویی که یکی از پشت دستشو گذاشت رو دهنم و پرتم کرد تو دستشویی(:||||~)
+ عوضی آشغال ! وحشی چی میخوای ازم ؟ صبر کن تا به جونگ کوک بگم که... جاستین؟
؛جونم؟
+مرتيکه عوضی.به اندازه کافی زن تو زندگیت نیست ؟
؛اونا که مثل تو نیستن جیگر
اومد سمتم که شلنگو گرفتم سمتش خیسش کردم (یکی منو بگیره دارم جر میخورم)
(کوک ویو)
تمام مدت حواسم به میز ا.ت اینا بود ، دوباره نگاشون کردم ولی ا.ت تو جمعشون نبود!
* ببخشید خانما؟ ا.ت رو ندیدید؟
~اوه... آقای جئون! ا.ت جون گفت میره دستشویی
*ممنونم ،خوش بگذره
رفتم سمت دسشویی ، یه حسی بهم میگفت قراره یه اتفاقی بیوفته...
+(جیغ) ولم کننننن
این ...صدای ا.تَست؟ دوییدم و درو باز کردم
*مرتيکه...
بلندش کردم و کوبوندمش به دیوار
* (داد)بینا:>موص عوضی! چرا جاستین؟
؛(پوزخند) چون این بِچ زیادی جذابه ( شیطونه میگه برم پیش کوک بزنم جاستین و نابود کنم🤣💔)
زدم تو گوشش
* جرات داری بهش نگاه کن ، جفت چشاتو کور میکنم (داد)
چندبار با مشت زدم تو صورتش و آخر با پا زدم تو جای حساس(سانسور و کیف میکنین🤣؟) و بعد رفتم سمت ا.ت که داشت گریه میکرد و بلندش کردم
* ا.ت عشقم؟ کاریت که نکرد؟
+(گریه شدید) جونگ کوکککک اون عو.. عوضی میخواست (هق) بهم تجاوز کنه
با گریه خودشو پرت کرد تو بغلم و کتمو چنگ زد
* هیشششش دیگه تموم شد...آروم باش بیبی، من پیشتم...
+ دیگه(هق)باهات جایی (هق) نمیام
*هیششش خیلی خب آروم باش! بریم خونه؟
+(هق) آره
براید استایل بغلش کردم که با شوک بهم نگاه کرد
+ چیکار میکنی؟ ب... بزارم زمین کوک!
* انتظار نداری با این قیافه و مو صاف زل بزنی تو چشای مردم راه بری که !
+خ..خیلی خب...
بردمش و سوار ماشین شدیم ( نیاز یه توضیح نیست که؟ مثل قبل رو پاهاش:]!)
* عشق من؟
+درد مرض
* یااا ا.ت دیگه باهام قهر نکن دیگه! حالا که سالمی!
+جونگ کوک میفهمی دامنمو داد پایین؟ سالم موندم؟ تا مرز مرگ رفتم!(زد زیر گریه)
سرش رو گذاشتم رو سینم و موهاشو ناز کردم
* باشه فهمیدم، ولی لطفا گریه نکن! نمیخوام چشمای عسلی خوشگلتو خیس ببینم باشه؟
+ک...کوک؟
* بله؟
+ب..بستی میخوام!برام میگیری؟
* حتما!
------------
بابت حمایتاتون خیلی ممنونم:")♡
کامنت فراموش نشهههههههه
باییییی
۷.۳k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.