عشق ناتمام

پارت ۲۲

۲ ماه بعد ( از گشادی زیاد ۲ ماه گذاشتم )

ت : چی شده کوک چرا اعصبانی

ک : کار را خوب پیش نمیره

ت : چرا مگه چی شده

ک : باند هوانگ سئو جون همه چی رو داره خراب میکنه هرچی میخوایم قاچاق کنیم رو از چنگمون در می آره

ت : حالا کی هست این سئو جون

ک : یکی از بزرگترین قاچاقچی های اسلحه

ت : تو چی کوک توهم بزرگترین قاچاقچی کره ای

ک : آره هستم

ت : می خوای چی کار کنی

ک : باید از سئول برم

ت : چرا نرو لطفا

ک : بخاطر اون سئو جون عوضی باید برم

ک : اون تو چین زندگی میکنه باید برم و اون مرد آشغال عوضی رو گیر بیارم و بکشمش

ت : نه کوک نرو من تو سئول تنهام هیچکسم ندارم لطفا نرو من میترسم میترسم اتفاقی برا بچمون بی افته

ک : دستم رو گذاشتم رو شکم ا/ت و گفتم نترس تا وقتی من اینجام کسی بهت صدمه نمی زنه عشقم باشه

ت : باشه

ک : من یه دوست دارم اسمش جیمینه پارک جیمین توی امارت زندگی میکنه و زن و بچش هم اونجان میتونی بری اونجا من جیمین رو میشناسم آدم خوبیه

ت : تا کی باید اونجا بمونم

ک : تا وقتی من اون سئو جون عوضی رو بکشمش

ت : نه نمی خوام قاتل بشی لطفا کوک

ک : نترس من نمی کشم به یکی از تک تیراندازم میسپارم بکشتش

ت : باشه

ک : فقط ۳ تحمل کن قول میدم بعد سه روز به سئول میام و تو رو از اون امارت میارم بیرون باشه

ت : باشه

پایان
چه ادمین خوبیم پارت زیاد میزارم

لایک و کامنت یادتون نره