jinus p9
دستی به صورتش کشید و با لحن خسته لب زد
"کار اون دختره " jk
با چشمایی درشت شده داد زد
"چیییی؟ مطمئنی؟"
عصبی به چشمای شوکه شده اش خیره شد
" انگار نه انگار همین چند لحظه پیش اینکارو کرده هیونگ! برای چی تعجب میکنی؟" jk
"اون تا حالا کسیو نبوسیده کوک !"
اینبار نوبت جئون بود که خشکش بزنه
"چی؟ منظورت چیه؟" jk
"هر ایستگاهی رفته ما همه رو باز بررسی کردیم اما اون با یه نگاه میتونه بقیه رو وسوسه کنه ، تا حالا هیچ کسو نبوسیده!"
"خب ، چی از کارش برداشت میکنی ؟" jk
" میتونه احساسش باشه ، شاید از روی علاقه اس "
بلند خندید
" چرت نگو هیونگ ، اونم دختری که میتونه هر مردی رو اغوا کنه؟" jk
" کوک تو هم مهربونی هم خوش قلب و به جنتلمن تمام عیار ، چرا از این فرصت استفاده نمیکنی و اونو به خودت وابسته نمیکنی تا حرف از زیر زبونش بکشی ؟"
کمی فکر کرد و از جاش بلند شد
"ببینم چی میشه هیونگ" jk
وارد اتاق شد و در رو بست
صدای بسته شدن به گوش اون دختر رسید و چشمای بسته اش رو باز کرد
با ذوق بهش خیره شد
"اومدی! "
تعجب کرده پرسید
" نباید میومدم ؟" jk
" فکر کردم ازم ترسیدی و ديگه پیشم نمیای"
جوابی دریافت نکرده و ادامه داد
" نظرت چیه ؟"
سوالی نگاهش کرد که با چشماش روی لب های قرمز اشاره شد
لبخندی زد و تصمیم گرفت از این روش ادامه بده
"کار اون دختره " jk
با چشمایی درشت شده داد زد
"چیییی؟ مطمئنی؟"
عصبی به چشمای شوکه شده اش خیره شد
" انگار نه انگار همین چند لحظه پیش اینکارو کرده هیونگ! برای چی تعجب میکنی؟" jk
"اون تا حالا کسیو نبوسیده کوک !"
اینبار نوبت جئون بود که خشکش بزنه
"چی؟ منظورت چیه؟" jk
"هر ایستگاهی رفته ما همه رو باز بررسی کردیم اما اون با یه نگاه میتونه بقیه رو وسوسه کنه ، تا حالا هیچ کسو نبوسیده!"
"خب ، چی از کارش برداشت میکنی ؟" jk
" میتونه احساسش باشه ، شاید از روی علاقه اس "
بلند خندید
" چرت نگو هیونگ ، اونم دختری که میتونه هر مردی رو اغوا کنه؟" jk
" کوک تو هم مهربونی هم خوش قلب و به جنتلمن تمام عیار ، چرا از این فرصت استفاده نمیکنی و اونو به خودت وابسته نمیکنی تا حرف از زیر زبونش بکشی ؟"
کمی فکر کرد و از جاش بلند شد
"ببینم چی میشه هیونگ" jk
وارد اتاق شد و در رو بست
صدای بسته شدن به گوش اون دختر رسید و چشمای بسته اش رو باز کرد
با ذوق بهش خیره شد
"اومدی! "
تعجب کرده پرسید
" نباید میومدم ؟" jk
" فکر کردم ازم ترسیدی و ديگه پیشم نمیای"
جوابی دریافت نکرده و ادامه داد
" نظرت چیه ؟"
سوالی نگاهش کرد که با چشماش روی لب های قرمز اشاره شد
لبخندی زد و تصمیم گرفت از این روش ادامه بده
۴۵.۱k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.