پارت ۶۲
پارت ۶۲
#دیانا
صبح با بوسیدن یک نفر از خواب بیدار شدم دیدم مهدیس (فکر کردید ارسی😂)
م. پاشو ۱۰۰۰۰ برار صدات کردم 😐
د. خب حالا چرا بوسیدی 😐🥴
م. خو لبات خوشمزه است جونز🤤💜
د. ای مرض گمشو 😐😂
م. ساعت ۶ نیم آماده شو 😉
مهدیس رف از اتاقم بیرون بیشور 😐😂
وای ارسی گوشی روشن کردم ۴۴ تماس از ارسی🥴😐
زنگ زدم بهش
ا. چه عجب بیدار شدی
د . خب حالا
ا. آماده شو بیا پایین بدو
د. بش یش فعلا
ا. فعلا
سزی رفتم آماده شدم با مهدیس رفتیم پایین
محراب هم با ارسلان بود نشستیم داخل ماشین
مهدیس. عیش هرجا برم محراب کنه هس
م. خیلی هم دلت بخواد
مهدیس. میدونی ک نمیخواد
م. مهدیس بعدا بات کار دارم
مهدیس. من کاری ندارم .
م. ولی من دارم
د. بسه اه
رسیدیم دانشگاه با ارسلان و محراب و مهدیس رفتیم داخل کلاس
شقایق محشاد با ۲ پسر دیگ هم بودن 😑
ا. عشقم بیا پیش من بشین .
ش. عه عشقم! .
ا. اره رل زدیم به ت ربطی داره؟
ش. ولی ت که اونشب پرده منو زدی(الکی )
محشاد. راس میگ حتا خون اونشب هم هس
ش. بل عکش فیلم ازت هم دارم .
د. گوه نخور شقایق .
ش. وایسا نشون بدم
یک فیلم دیدم راس میگم شقایق
د. ارسلان خیلی اشغالی گمشو باهات کاری ندارم
بدو رفتم از دانشگاه بیرون
رفتم سمت خونه
#ارسلان
ا. چرا گوه اضافی میخوری شقایق .
محراب. داداش ازت انتظار نداشتم با داد
مهدیس . هرزه عوضی دیک دور ور دیانا نپلک
ا. به خدا دروغ میگ با داد
استاد. چه خبره
محراب. استاد من کار دارم بای
مهدیس. من حالم بده بای .
وای خدا شقایق رید توی زندگیم😔
#دیانا
صبح با بوسیدن یک نفر از خواب بیدار شدم دیدم مهدیس (فکر کردید ارسی😂)
م. پاشو ۱۰۰۰۰ برار صدات کردم 😐
د. خب حالا چرا بوسیدی 😐🥴
م. خو لبات خوشمزه است جونز🤤💜
د. ای مرض گمشو 😐😂
م. ساعت ۶ نیم آماده شو 😉
مهدیس رف از اتاقم بیرون بیشور 😐😂
وای ارسی گوشی روشن کردم ۴۴ تماس از ارسی🥴😐
زنگ زدم بهش
ا. چه عجب بیدار شدی
د . خب حالا
ا. آماده شو بیا پایین بدو
د. بش یش فعلا
ا. فعلا
سزی رفتم آماده شدم با مهدیس رفتیم پایین
محراب هم با ارسلان بود نشستیم داخل ماشین
مهدیس. عیش هرجا برم محراب کنه هس
م. خیلی هم دلت بخواد
مهدیس. میدونی ک نمیخواد
م. مهدیس بعدا بات کار دارم
مهدیس. من کاری ندارم .
م. ولی من دارم
د. بسه اه
رسیدیم دانشگاه با ارسلان و محراب و مهدیس رفتیم داخل کلاس
شقایق محشاد با ۲ پسر دیگ هم بودن 😑
ا. عشقم بیا پیش من بشین .
ش. عه عشقم! .
ا. اره رل زدیم به ت ربطی داره؟
ش. ولی ت که اونشب پرده منو زدی(الکی )
محشاد. راس میگ حتا خون اونشب هم هس
ش. بل عکش فیلم ازت هم دارم .
د. گوه نخور شقایق .
ش. وایسا نشون بدم
یک فیلم دیدم راس میگم شقایق
د. ارسلان خیلی اشغالی گمشو باهات کاری ندارم
بدو رفتم از دانشگاه بیرون
رفتم سمت خونه
#ارسلان
ا. چرا گوه اضافی میخوری شقایق .
محراب. داداش ازت انتظار نداشتم با داد
مهدیس . هرزه عوضی دیک دور ور دیانا نپلک
ا. به خدا دروغ میگ با داد
استاد. چه خبره
محراب. استاد من کار دارم بای
مهدیس. من حالم بده بای .
وای خدا شقایق رید توی زندگیم😔
۱۱.۷k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.