☆بیگ بوی ☆
☆بیگ بوی ☆
☆big boy☆
P1
داشتم تو اینستا میگشتم که یه عکس دیدم..... اوم خوشگله .. کپشن نوشته کار می خواد ؟ باید به تهیونگ بگم
زنگ زدم به تهیونگ که بعد دو بوق جواب داد
الوووو. چطوری ته ؟
تهیونگ: جونگ کوک مرتیکه سایلنت داشتم می خوابیدم زنگیدی
میگم الان داشتم اکسپلور می گشتم یه عکس چند تا دختر دیدم
تهیونگ : به کلیه ی سمت راست در ناحیه ی چپم
میگم گوش کن هم خوشگله و هم خوب کار می کنه ها
تهیونگ : ببینم چی میشه
ویو تیهونگ
( علامت مامان تهیونگ & ) ( علامت تهیونگ÷)
& تهیونگ بیا شام بخور
÷باشه الان میام
& میگم یادت نرفته که باید به خاطر ارث ازدواج کنی ؟ گفتم که در حد دوست دخترم خوبه...
÷ مامان بسه لطفا به شوهرتم بگو ولم کنه از دیروز هی زنگ میزنه بهم
& آخه تهیونگ خوشگلم الان اون پدر ناتنیت هست و پسرش هم داداشت باید کمکش کنی خوب
÷اوهوم
& میگم بعد اون اتفاق اون روز افتاد ناراحت نیستی که
÷ اه مامان بسه حالمو بد کردی
& تهیونگ نرو لطفا بیا بقیه ی شامتو بخور
رفتم تو اتاقم دیگه واقعا تحمل مامانمو اون شوهرش و نداشتم
خب یکی نیست بیاد بگه مرتیکه بسه دیگه اه
فردام باید برم این شرکت کوفتی اه
( زنگ می زنه به دوستش مکس )
الو چطوری مکس ؟
مکس : اوهوم خوبم میگم یکی از دوستایه دبیرستانمون اومد گفت که کاریت دارع زنگش بزنی شمارش .. س تا ۹ چهارتا گوه * چی بگم اخه*
÷ اوکیه
زنگ زدم به شماره که بعد دو بوق جواب داد
÷ الو سلام
( علامت این دختره + ، نمیگم کیه تا بقیه ی داستان)
+ میشه کمکم کنید ؟ لطفا لطفا آدرس و براتون فرستادم بیاید ترو خدا ( با کلی گریه)
÷ چی شده؟؟؟؟
+ اینجا یه....
☆big boy☆
P1
داشتم تو اینستا میگشتم که یه عکس دیدم..... اوم خوشگله .. کپشن نوشته کار می خواد ؟ باید به تهیونگ بگم
زنگ زدم به تهیونگ که بعد دو بوق جواب داد
الوووو. چطوری ته ؟
تهیونگ: جونگ کوک مرتیکه سایلنت داشتم می خوابیدم زنگیدی
میگم الان داشتم اکسپلور می گشتم یه عکس چند تا دختر دیدم
تهیونگ : به کلیه ی سمت راست در ناحیه ی چپم
میگم گوش کن هم خوشگله و هم خوب کار می کنه ها
تهیونگ : ببینم چی میشه
ویو تیهونگ
( علامت مامان تهیونگ & ) ( علامت تهیونگ÷)
& تهیونگ بیا شام بخور
÷باشه الان میام
& میگم یادت نرفته که باید به خاطر ارث ازدواج کنی ؟ گفتم که در حد دوست دخترم خوبه...
÷ مامان بسه لطفا به شوهرتم بگو ولم کنه از دیروز هی زنگ میزنه بهم
& آخه تهیونگ خوشگلم الان اون پدر ناتنیت هست و پسرش هم داداشت باید کمکش کنی خوب
÷اوهوم
& میگم بعد اون اتفاق اون روز افتاد ناراحت نیستی که
÷ اه مامان بسه حالمو بد کردی
& تهیونگ نرو لطفا بیا بقیه ی شامتو بخور
رفتم تو اتاقم دیگه واقعا تحمل مامانمو اون شوهرش و نداشتم
خب یکی نیست بیاد بگه مرتیکه بسه دیگه اه
فردام باید برم این شرکت کوفتی اه
( زنگ می زنه به دوستش مکس )
الو چطوری مکس ؟
مکس : اوهوم خوبم میگم یکی از دوستایه دبیرستانمون اومد گفت که کاریت دارع زنگش بزنی شمارش .. س تا ۹ چهارتا گوه * چی بگم اخه*
÷ اوکیه
زنگ زدم به شماره که بعد دو بوق جواب داد
÷ الو سلام
( علامت این دختره + ، نمیگم کیه تا بقیه ی داستان)
+ میشه کمکم کنید ؟ لطفا لطفا آدرس و براتون فرستادم بیاید ترو خدا ( با کلی گریه)
÷ چی شده؟؟؟؟
+ اینجا یه....
۵.۲k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.