پارت 6

بی خبر از زندگی

(_)

امروز قراره استایلیست جدید بیاد

چون استایلیست قبلی

استعفا داد

منم پیش اعضا بودم

نامجون: پی دی نیم میگفت که استایلیست جدید تازه از فرانسه اومده منم بهش توضیح دادم میخوایم طرح هامون خاص باشه

جین: امیدوارم کارش خوب باشه


(+)
از خواب با صدای الارمم بیدار شدم

دیشب بعد از این که مامان و بابام و دیدم

با مینهو اومدیم خونه ای که

تازه خریدم

امروز اولین روز کاری منه

برای همین ترجیح دادم زود بلند بشم

تا روز اول خوب باشم

مسواک زدم و صورتم و شستم

لباس مناسب پوشیدم

یه آرایش کم هم کردم

موهام تا گردنمه و یه حالت شلخته داره

اونا هم باز گذاشتم

چون تابستون شروع شده مینهو مدرسه نمیره

برا همین گذاشتم بخوابه

با این که الان تابستانه ولی باز هوا سرده

سوار ماشین جدیدی که گرفتم شدم

(مدل ماشینش: لوتوس اوایا)

سمت ادرسی که بهم داده بودن رفتم

بعد ده دقیقه رسیدم

ماشین و پارک کردم

رفتم داخل و وارد اسانسور شدم

طبقه هفت و زدم

بعد یک دقیقه رسیدم و وارد طبقه شدم

گوشیم و برداشتم به پی دی نیم

زنگ زدم

+سلام ببخشید من رسیدم کجا بیام

پی دی نیم: کنار اسانسور وایسین من میام



تماس و قط کردم



پی دی نیم: