You love a vampire part 4 (1)
تو یک خون آشام را دوست داری
قسمت چهارم
ژانر : تخیلی، دراما، عاشقانه، اکشن
رده سنی : +13
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لوهیون وارد اتاق شد
کریس و شیومین توی اتاق بودن و داشتن نقشه رو برسی میکردن
کریس: چه خبر لو؟
لوهیون: هیچی ...فقط...
کریس: فقط...؟
لوهیون: هووووف...تائو از لیهیون خاستگاری کرد
🙊:?:شیومین
کریس بلند شد و کوبید رو میز: یعنی چی ازش خاستگاری کرده؟؟؟؟؟
لوهیون:😧😒من چمیدونم
شیومین: سرورم حالا باید چیکار کنیم؟
کریس قدم میزد یهو وایساد و گفت: اون پسر باید کشته بشه....جنازشو ازت میخوام لوهیون!!وگرنه خودتم باهاش دفن میشی!
لوهیون: اما کریس من تاحالا آدم نکشتم نمیتونم این کارو بکنم
کریس: باید این کارو کنی!!!
لوهیون : باید چیکار کنم؟
کریس: لیلی رو میدزدی...زندانیش میکنی...میا دنبالش بعد میندازیش تو دریاچه
لوهیون: دریاچه؟؟
کریس: دریاچه یخ زده
لوهیون: اما من نمیتونم...متاسفم اما من آدم نمیکشم
کریس نگاه چپ چپی کرد و رفت جلو . ترس تو وجود لوهیون بود . سرشو پایین انداخت و لبشو گاز گرفت. کریس چونشو گرفت و محکم سرشو بالا اورد
کریس: نمیکشی...؟
لوهیون: ...نه...
کریس زد تو گوش لوهیون و افتاد زمین . چون لبشو گاز گرفته بود باعث شد لبش پاره شه و خون بیاد
کریس: از دستورم سر پیچی میکنی؟؟؟
لوهیون: نه...
کریس:.... پس...
لوهیون:😔انجامش میدم...
شیومین : قربان خواهش میکنم آروم باشید
رفت سمت لوهیون و کمک کرد بلند شه . لوهیون با بغض به کریس نگاه کرد . کریس روشو اونور کرد. با شیومین بیرون اتاق
. رفتن . لوهیون گریش گرفته بود . شروع کرد به گریه . هر چند که شیومین و اون با هم لجن اما این بار بغلش کرد
شیومین: لوهیون خواهش میکنم گریه نکن
لوهیون محکم بغلش کرد . اما شیومین به خاطر احساسات بغلش نکرد . چون این بغل باعث شد نیروی سیاهی از بدن شیومین بره تو بدن لوهیون و اونو دوباره اهریمنی کنه
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لیلی در زد
سوهو : بیا تو
لیلی با خوشحالی درو باز کرد
لیلی: اوپا حدس بزن چیشده؟
سوهو: چیشده بچه؟😅
لیلی دستشو که یه حلقه نامزدی بود و نشون داد
سوهو: اوه...بالاخره به آرزوت رسیدی
_آره😄
رفت و بغلش کرد
سوهو : برات آرزوی خوشبختی میکنم عزیزم
_ممنو اوپا
سوهو: حالا این داماد خوشبخت ما کجاست؟
توی اتاق تمرینه داره با سهون تمرین میکنه
سوهو: پس بیاید امشب شامو باهم بخوریم...دیر نکنین ها
_باشه 😊
قسمت چهارم
ژانر : تخیلی، دراما، عاشقانه، اکشن
رده سنی : +13
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لوهیون وارد اتاق شد
کریس و شیومین توی اتاق بودن و داشتن نقشه رو برسی میکردن
کریس: چه خبر لو؟
لوهیون: هیچی ...فقط...
کریس: فقط...؟
لوهیون: هووووف...تائو از لیهیون خاستگاری کرد
🙊:?:شیومین
کریس بلند شد و کوبید رو میز: یعنی چی ازش خاستگاری کرده؟؟؟؟؟
لوهیون:😧😒من چمیدونم
شیومین: سرورم حالا باید چیکار کنیم؟
کریس قدم میزد یهو وایساد و گفت: اون پسر باید کشته بشه....جنازشو ازت میخوام لوهیون!!وگرنه خودتم باهاش دفن میشی!
لوهیون: اما کریس من تاحالا آدم نکشتم نمیتونم این کارو بکنم
کریس: باید این کارو کنی!!!
لوهیون : باید چیکار کنم؟
کریس: لیلی رو میدزدی...زندانیش میکنی...میا دنبالش بعد میندازیش تو دریاچه
لوهیون: دریاچه؟؟
کریس: دریاچه یخ زده
لوهیون: اما من نمیتونم...متاسفم اما من آدم نمیکشم
کریس نگاه چپ چپی کرد و رفت جلو . ترس تو وجود لوهیون بود . سرشو پایین انداخت و لبشو گاز گرفت. کریس چونشو گرفت و محکم سرشو بالا اورد
کریس: نمیکشی...؟
لوهیون: ...نه...
کریس زد تو گوش لوهیون و افتاد زمین . چون لبشو گاز گرفته بود باعث شد لبش پاره شه و خون بیاد
کریس: از دستورم سر پیچی میکنی؟؟؟
لوهیون: نه...
کریس:.... پس...
لوهیون:😔انجامش میدم...
شیومین : قربان خواهش میکنم آروم باشید
رفت سمت لوهیون و کمک کرد بلند شه . لوهیون با بغض به کریس نگاه کرد . کریس روشو اونور کرد. با شیومین بیرون اتاق
. رفتن . لوهیون گریش گرفته بود . شروع کرد به گریه . هر چند که شیومین و اون با هم لجن اما این بار بغلش کرد
شیومین: لوهیون خواهش میکنم گریه نکن
لوهیون محکم بغلش کرد . اما شیومین به خاطر احساسات بغلش نکرد . چون این بغل باعث شد نیروی سیاهی از بدن شیومین بره تو بدن لوهیون و اونو دوباره اهریمنی کنه
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لیلی در زد
سوهو : بیا تو
لیلی با خوشحالی درو باز کرد
لیلی: اوپا حدس بزن چیشده؟
سوهو: چیشده بچه؟😅
لیلی دستشو که یه حلقه نامزدی بود و نشون داد
سوهو: اوه...بالاخره به آرزوت رسیدی
_آره😄
رفت و بغلش کرد
سوهو : برات آرزوی خوشبختی میکنم عزیزم
_ممنو اوپا
سوهو: حالا این داماد خوشبخت ما کجاست؟
توی اتاق تمرینه داره با سهون تمرین میکنه
سوهو: پس بیاید امشب شامو باهم بخوریم...دیر نکنین ها
_باشه 😊
۶.۴k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.