فیک گنگ مافیایی سیاه ادامه پارت 12
£: وای عجب جهنمی هست اونجا...میشه انگار گفت جهنم رو اوردن رو زمین 😖
_:اره...خوبه...نامجون زود باش دست به کار شو
✓: باش
نامجون دست به کار شد و کارش که تموم شد بردیمش گذاشتیمش توی ون...دیگه ظهر شده بود و ما هم از صبح تا حالا اینجا بود یه دفعه داد جونگکوک رفت بالا
£: عااااااااا...گشنمممممممه...روده کوچیکه، روده بزرگه رو خورد...از صبح اینجا هستیم و هیچی نخوردیم...این خرس هم بلند نمیشه (منظورش دستیار بوگو هست)...کارمون رو باهاش بکنیم...بریم ناهارمون رو بخوریم حداقل یکیتون برید غذا بگیرید بخوریم...مردم از گسنگی 😫
✓: صدات رو بیار پایین...چه خبرته؟...واقعا پرویی جونگکوک...انتظار داری ما بریم برات غذا بگیریم که جناب عالی بخورید؟!...به من نگاه نکنید که عمرا برم...من از همتون بیشتر کار کردم...کمرت شکست خب...
_: چیه؟...چرا نگاه به من میکنید؟!...اصلا عمرا...من نمیرم...نا سلامتی من رییسم...خودتون برید غذا بگیرید...البته من هم گشنمه...ولی منم کلی کار کردم خب...
✓: واقعا چه رویی دارید دوتاتون...یعنی قشنگ لنگه همدیگه هستین...یکی از یکی بدتر!!!موندم اگه شما دوتا برادر همدیگه در میومدید چی میشد😂
+: هاااااا...چرا اینجوری نگام میکنید؟!...باشه بابا فهمیدم...خودم میرم غذا میگیرم (ادمین: یعنی اگه هر سه تاتون اونجا از گسنگی هلاک میشیدید برای خودتون هم شده نمیرفتن یه چیزی یه کوفتی بگیرید بخورید...البته خب شخصیت واقعی همشون که اینطوری نیست که)
㋛🄴🄽🄳㋛
_:اره...خوبه...نامجون زود باش دست به کار شو
✓: باش
نامجون دست به کار شد و کارش که تموم شد بردیمش گذاشتیمش توی ون...دیگه ظهر شده بود و ما هم از صبح تا حالا اینجا بود یه دفعه داد جونگکوک رفت بالا
£: عااااااااا...گشنمممممممه...روده کوچیکه، روده بزرگه رو خورد...از صبح اینجا هستیم و هیچی نخوردیم...این خرس هم بلند نمیشه (منظورش دستیار بوگو هست)...کارمون رو باهاش بکنیم...بریم ناهارمون رو بخوریم حداقل یکیتون برید غذا بگیرید بخوریم...مردم از گسنگی 😫
✓: صدات رو بیار پایین...چه خبرته؟...واقعا پرویی جونگکوک...انتظار داری ما بریم برات غذا بگیریم که جناب عالی بخورید؟!...به من نگاه نکنید که عمرا برم...من از همتون بیشتر کار کردم...کمرت شکست خب...
_: چیه؟...چرا نگاه به من میکنید؟!...اصلا عمرا...من نمیرم...نا سلامتی من رییسم...خودتون برید غذا بگیرید...البته من هم گشنمه...ولی منم کلی کار کردم خب...
✓: واقعا چه رویی دارید دوتاتون...یعنی قشنگ لنگه همدیگه هستین...یکی از یکی بدتر!!!موندم اگه شما دوتا برادر همدیگه در میومدید چی میشد😂
+: هاااااا...چرا اینجوری نگام میکنید؟!...باشه بابا فهمیدم...خودم میرم غذا میگیرم (ادمین: یعنی اگه هر سه تاتون اونجا از گسنگی هلاک میشیدید برای خودتون هم شده نمیرفتن یه چیزی یه کوفتی بگیرید بخورید...البته خب شخصیت واقعی همشون که اینطوری نیست که)
㋛🄴🄽🄳㋛
۴.۸k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.