جاسوس پارت ۱۶
_______________
ویو شوگا
واقعا با یه بچه بعد اینا به من سنگدل اینا که از من بدترن زنگ زدم دکتر بعد چندمین اومد و معاینه اش کرد مرتیکه ی اشغال
تهیونگ: چیشده
شوگا: کار اون الکس بود
جین: سر اون اسلحه؟
شوگا: آره
جیهوپ: این به خاطر یه اسلحه اینکارو با یه بچه کرد بعد به تو میگن سنگدل حالا تو سر کارت جدی خدااا دنیا عجبی شده
شوگا: بل بل
ویو ادمین
دیگه اینا ساعت ۱۱ رفتن خونه هاشون شوگا هم رفت خوابید ولی ا/ت
ا/ت بیدار موند و رفت سمت اتاق کارش
ا/ت : هوففف مطمعنم یه اتفاقی میفته
شروع به گشتن کرد و بلاخره کامپیوترش رو پیدا کرد و اطلاعات رو روی یو اس بی ریخت که یه صدایی پشت سرش گفت
..... : میدونستم یه نقشه داری
سریع برگشت که دید شوگاعه
ا/ت: ا....ارباب
شوگا: خیلی احمقم من مگه نه؟
ا/ت سعی کرد فرار کنه ولی شوگا گرفتش
شوگا:وایسا ببینم
ا/ت: نه خواهش میکنم
شوگا: میدونم باهات چیکار کنم
ا/ت قصه ی ما خیلی ترسیده بود و شوگا اونو به یه اتاق برد
ا/ت: خواهش میکنم توضیح میدم
شوگا: خفه شو........
ویو شوگا
واقعا با یه بچه بعد اینا به من سنگدل اینا که از من بدترن زنگ زدم دکتر بعد چندمین اومد و معاینه اش کرد مرتیکه ی اشغال
تهیونگ: چیشده
شوگا: کار اون الکس بود
جین: سر اون اسلحه؟
شوگا: آره
جیهوپ: این به خاطر یه اسلحه اینکارو با یه بچه کرد بعد به تو میگن سنگدل حالا تو سر کارت جدی خدااا دنیا عجبی شده
شوگا: بل بل
ویو ادمین
دیگه اینا ساعت ۱۱ رفتن خونه هاشون شوگا هم رفت خوابید ولی ا/ت
ا/ت بیدار موند و رفت سمت اتاق کارش
ا/ت : هوففف مطمعنم یه اتفاقی میفته
شروع به گشتن کرد و بلاخره کامپیوترش رو پیدا کرد و اطلاعات رو روی یو اس بی ریخت که یه صدایی پشت سرش گفت
..... : میدونستم یه نقشه داری
سریع برگشت که دید شوگاعه
ا/ت: ا....ارباب
شوگا: خیلی احمقم من مگه نه؟
ا/ت سعی کرد فرار کنه ولی شوگا گرفتش
شوگا:وایسا ببینم
ا/ت: نه خواهش میکنم
شوگا: میدونم باهات چیکار کنم
ا/ت قصه ی ما خیلی ترسیده بود و شوگا اونو به یه اتاق برد
ا/ت: خواهش میکنم توضیح میدم
شوگا: خفه شو........
۱۵.۹k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.