گفتی که

گفتی که:

"چو خورشید٬ زنم سوی تو پر٬

چون ماه ٬ شبی می کشم از پنجره سر!"

اندوه٬ که خورشید شدی٬

تنگ غروب!

افسوس٬

که مهتاب شدی٬

وقت سحر! 

#فریدون‌_مشیری

تکـــ★
دیدگاه ها (۳)

سیه چشمی به کار عشق استادمرا درس محبت یاد می‌دادمرا از یاد ب...

درون سینه آهی سرد دارمرخی پژمرده رنگی زرد دارمندانم عاشقم، م...

می دانی گاهی باید حتی بی دلیل شاد باشیگاهی باید در هجوم مشڪل...

سلام سلااااااااام😍🐣صبحتون بخیر دوستان جان🌞🌻🌼

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

فراز مردانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط