✅ سعدی، یک ایرانی تمام عیار
✅ سعدی، یک ایرانی تمام عیار
🔹مناسب تر از اول اردیبهشت نمی شد روزی را برگزید تا بهانه ای باشد برای بزرگداشت سعدی، شاعر طراوت های بی پایان زندگی. سعدی، اردیبهشت و شادابی بی پایانش را به فرهنگ و ادبیات می کشاند و حماسه ای از زندگی عاشقانه و اخلاقی می سازد.
🔹سعدی بود که عشق را به جنگ تلخ ها و تباهی ها برد و فنون آسان عشق ورزی را به مردم معمولی آموخت تا در گردباد گرانبار شدائد و مصائب، تاب آور و توانمند باشند. او شاعر حکیمی بود که در قالب شعر، برای عشق، نظام نامه اخلاقی نوشت و زندگی در سایه عشق و اخلاق را مفهوم پردازی کرد.
🔹هنر سعدی، سخن گفتن همزمان با مردم و حاکمان بود. مردم زمانه را به اخلاق دعوت می کرد و از آنها "رعایت و مدارا و ملاحظه" می طلبید؛ و حاکمان را به آداب آسانگیری با خلق، و مراعات حال بندگان و آبادکردن دنیای آنان فرامی خواند و "مردم داری صادقانه" را راز رضایت خدا و خلق می شمرد.
🔹در فرهنگی که برای تبیین رابطه حاکم و مردم، استعاره ای غیر از "شبان و رمه" نداشت، سعدی، استعاره ی "بیخ و درخت" را ترویج کرد. این استعاره، شأن مردم در مقابل حاکم را شأن ریشه برای درخت می داند و همان گونه که بنا و بقای درخت به ریشه است، بنا و بقای حکومت نیز به رضایت وو رفاه مردم است.
🔹سعدی، از یکسو عافیت طلب ناامیدی نبود که نهاد قدرت را تماما کنار بگذارد و یکسره بر مردم متمرکز شود؛ و از سوی دیگر، شوریده ای انقلابی هم نبود که دعوت به طغیان علیه پادشاهان کند. راه او، سخن گفتن مکرر با قدرت و اندرز دادن دائمی به سلطان و پند نوشتن مستمر برای شاهان بود.
🔹هرچند زنده ماندن زبان فارسی، مرهون هوشمندی های فردوسی بود اما این سعدی است که تراز زیباشناختی زبان فارسی را تعیین کرد. فردوسی، اصل زبان را پاس داشت و زنده کرد؛ اما سعدی این زبان نجات یافته را به رتبه ای از جمال و فصاحت و شیرینی رساند که ماندگاری اش را تضمین کرد.
🔹باید سعدی را بار دیگر وارد زندگی مردم کرد. آشتی با سعدی، هم زندگی در سایه عشق و اخلاق را به مردم می آموزد؛ هم شیرینی و رسایی زبان فارسی را در کام ایرانیان می چشاند؛ هم هویت ملی و تاریخی ایرانی را که محل ملاقات ایرانیت و اسلامیت است تقویت می کند؛ هم به روشنفکران ما آداب سخن گفتن با نهاد قدرت را می آموزاند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷👏👏👏
🔹مناسب تر از اول اردیبهشت نمی شد روزی را برگزید تا بهانه ای باشد برای بزرگداشت سعدی، شاعر طراوت های بی پایان زندگی. سعدی، اردیبهشت و شادابی بی پایانش را به فرهنگ و ادبیات می کشاند و حماسه ای از زندگی عاشقانه و اخلاقی می سازد.
🔹سعدی بود که عشق را به جنگ تلخ ها و تباهی ها برد و فنون آسان عشق ورزی را به مردم معمولی آموخت تا در گردباد گرانبار شدائد و مصائب، تاب آور و توانمند باشند. او شاعر حکیمی بود که در قالب شعر، برای عشق، نظام نامه اخلاقی نوشت و زندگی در سایه عشق و اخلاق را مفهوم پردازی کرد.
🔹هنر سعدی، سخن گفتن همزمان با مردم و حاکمان بود. مردم زمانه را به اخلاق دعوت می کرد و از آنها "رعایت و مدارا و ملاحظه" می طلبید؛ و حاکمان را به آداب آسانگیری با خلق، و مراعات حال بندگان و آبادکردن دنیای آنان فرامی خواند و "مردم داری صادقانه" را راز رضایت خدا و خلق می شمرد.
🔹در فرهنگی که برای تبیین رابطه حاکم و مردم، استعاره ای غیر از "شبان و رمه" نداشت، سعدی، استعاره ی "بیخ و درخت" را ترویج کرد. این استعاره، شأن مردم در مقابل حاکم را شأن ریشه برای درخت می داند و همان گونه که بنا و بقای درخت به ریشه است، بنا و بقای حکومت نیز به رضایت وو رفاه مردم است.
🔹سعدی، از یکسو عافیت طلب ناامیدی نبود که نهاد قدرت را تماما کنار بگذارد و یکسره بر مردم متمرکز شود؛ و از سوی دیگر، شوریده ای انقلابی هم نبود که دعوت به طغیان علیه پادشاهان کند. راه او، سخن گفتن مکرر با قدرت و اندرز دادن دائمی به سلطان و پند نوشتن مستمر برای شاهان بود.
🔹هرچند زنده ماندن زبان فارسی، مرهون هوشمندی های فردوسی بود اما این سعدی است که تراز زیباشناختی زبان فارسی را تعیین کرد. فردوسی، اصل زبان را پاس داشت و زنده کرد؛ اما سعدی این زبان نجات یافته را به رتبه ای از جمال و فصاحت و شیرینی رساند که ماندگاری اش را تضمین کرد.
🔹باید سعدی را بار دیگر وارد زندگی مردم کرد. آشتی با سعدی، هم زندگی در سایه عشق و اخلاق را به مردم می آموزد؛ هم شیرینی و رسایی زبان فارسی را در کام ایرانیان می چشاند؛ هم هویت ملی و تاریخی ایرانی را که محل ملاقات ایرانیت و اسلامیت است تقویت می کند؛ هم به روشنفکران ما آداب سخن گفتن با نهاد قدرت را می آموزاند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷👏👏👏
۶۱۷
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.