حس و حال فراموشی قسمت (۲۰)
حس و حال فراموشی قسمت (۲۰)
اون هدیه چی؟
یعنی واقعا مین_سو اون رو برای من خریده بود؟
اره درسته ولی تولدم کی بود؟
این موضوع دیگه برای من مهم نبود.
صبح روز بعد از مین_سو خداحافظی کردم و به مدرسه رفتم.
عده ای از همکلاسی هام تولدم رو تبریک گفتن،بعد از مدرسه به خونه برگشتم
مین_سو من را دید و گفت:خوش اومدی جی_هون بیا بشین،چیزی هست که باید بهت بدم.
اون هدیه چی؟
یعنی واقعا مین_سو اون رو برای من خریده بود؟
اره درسته ولی تولدم کی بود؟
این موضوع دیگه برای من مهم نبود.
صبح روز بعد از مین_سو خداحافظی کردم و به مدرسه رفتم.
عده ای از همکلاسی هام تولدم رو تبریک گفتن،بعد از مدرسه به خونه برگشتم
مین_سو من را دید و گفت:خوش اومدی جی_هون بیا بشین،چیزی هست که باید بهت بدم.
۱.۴k
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.