*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part :²⁴
کم کم صدای پاهاشو شنیدم ...
داست میومد داخل...
... : (صوت) اوو نمیدونستم جئون سلیقه خوبی برای معشوقه داره...
ا.ت: اوممممم اومممممم(دهنش بسته بود)
... : (دهن ا.تو باز کرد)
ا.ت: عوضیییی!تو کیی ؟ من چرا اینجاممم چیکار با جونگ کوک دارییی؟
... : نوچنوچ نوچ فقط به یه سوال جواب میدم
ا.ت: تو کی هستیییی!؟
... : من؟(خنده بلند بلند) دشمن جئون جونگکوک
ا.ت: چه ربطی به کوک داره اصن نکنه ساسنگ فنیی؟(عصبی)
... : اوووو تو چرا مغزت اندازه مغز گنجشکه!؟ نگفتم ساسنگ فن گفتم دشمن..(نیشخند)
ا.ت: جونگ کوک یه ایدله! چرا باید با کسی دشمنی داشته باشه(عصبی)
... : نچ نچ نچ .. اشتباه فهمیدی! باید بگیم یه ایدل فیک و یه مافیای واقعی!(خنده)
ا.ت: امکاان ندارهه غیر.. ممکنه!!!(بغض)
... : متاسفم اما ممکن شده بود...(خندههه بلند بلند)
ا.ت: نخند!(داد) خنده هات رو اعصابن.
... : اوووو که اینطور.... الان باید خودمو کنترل کنم اما وقتی جئون اومد ببینم میتونه کوچولوشو از دستم نجات بده؟ شاید جلوش زبون، درازه عشقشو بریدم؟
ا.ت: عوضییییی خفه شو (داد عصبی)
....
کوک: چوی گی ناممم عوضییی(داد)
Part :²⁴
کم کم صدای پاهاشو شنیدم ...
داست میومد داخل...
... : (صوت) اوو نمیدونستم جئون سلیقه خوبی برای معشوقه داره...
ا.ت: اوممممم اومممممم(دهنش بسته بود)
... : (دهن ا.تو باز کرد)
ا.ت: عوضیییی!تو کیی ؟ من چرا اینجاممم چیکار با جونگ کوک دارییی؟
... : نوچنوچ نوچ فقط به یه سوال جواب میدم
ا.ت: تو کی هستیییی!؟
... : من؟(خنده بلند بلند) دشمن جئون جونگکوک
ا.ت: چه ربطی به کوک داره اصن نکنه ساسنگ فنیی؟(عصبی)
... : اوووو تو چرا مغزت اندازه مغز گنجشکه!؟ نگفتم ساسنگ فن گفتم دشمن..(نیشخند)
ا.ت: جونگ کوک یه ایدله! چرا باید با کسی دشمنی داشته باشه(عصبی)
... : نچ نچ نچ .. اشتباه فهمیدی! باید بگیم یه ایدل فیک و یه مافیای واقعی!(خنده)
ا.ت: امکاان ندارهه غیر.. ممکنه!!!(بغض)
... : متاسفم اما ممکن شده بود...(خندههه بلند بلند)
ا.ت: نخند!(داد) خنده هات رو اعصابن.
... : اوووو که اینطور.... الان باید خودمو کنترل کنم اما وقتی جئون اومد ببینم میتونه کوچولوشو از دستم نجات بده؟ شاید جلوش زبون، درازه عشقشو بریدم؟
ا.ت: عوضییییی خفه شو (داد عصبی)
....
کوک: چوی گی ناممم عوضییی(داد)
۴۲۶
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.