عشق ناخواسته PART. 1
ویو دایون
با صدای الارم گوشیم از خواب پا شدم
رفتم دست و صورتمرو شستم
و یه لباس خوابم روبا یه لباس خوب عوض کردم و رفتم پایین
راستی یادم رفت خودم رو معرفی کنم من پارک دایون هستم بزرگترین مافیای زن
من ۲۳ سالمه و با بابام زندگی می کنم یا بهتره بگم مادری ندارم مادر وقتی که من بچه بودم مرده
و من اصلا حتی چهره ی مادرم رو یادمم نمیاد
پدر دایون ـ هی دایون بیا دیگه چیکار می کنی اون بالا امروز خبر خیلی مهمی برات دارم بدو بیا یه یزی بخور تا بهت بگم
دایون ـ اومدم پدر
و مشغول صبحانه خوردن شدن
پدر دایون ـ خوب بزار برات ماجرا رو بگم خوب باید اقای لی رو بشناسی
دایون ـ بله اگه نشناسم که دیگه دخدر شما نیستم ایشون بهترین دوست شماست
پدر دایون ـ افرین دخترم
حالا بگو جانگ شین رو هم می شناسی
دایون ـ البته ایشون بزرگتریین دشمن ما و خانواده ی لی هستش
که البته الا فکر کنم زندان باشن
پدر دایون ـ افرین دختر خوشگلم البته بودن تا امروز
دایون ـ منظورتون چیه
پدر دایونگ ـ اون امروز از زندان فرار کرده و صد در صد یه نقشه ای برای انتقام داره
راستی میدونی مادر تو و مادر لی هوسوک چه جوری مردن
دایون ـ نه مگه مادر ما یه جور مردن
پدر دایون ـ اره دخترم اونا توسط اون جانگ شین نامرد مردن
دایون ـ.........
با صدای الارم گوشیم از خواب پا شدم
رفتم دست و صورتمرو شستم
و یه لباس خوابم روبا یه لباس خوب عوض کردم و رفتم پایین
راستی یادم رفت خودم رو معرفی کنم من پارک دایون هستم بزرگترین مافیای زن
من ۲۳ سالمه و با بابام زندگی می کنم یا بهتره بگم مادری ندارم مادر وقتی که من بچه بودم مرده
و من اصلا حتی چهره ی مادرم رو یادمم نمیاد
پدر دایون ـ هی دایون بیا دیگه چیکار می کنی اون بالا امروز خبر خیلی مهمی برات دارم بدو بیا یه یزی بخور تا بهت بگم
دایون ـ اومدم پدر
و مشغول صبحانه خوردن شدن
پدر دایون ـ خوب بزار برات ماجرا رو بگم خوب باید اقای لی رو بشناسی
دایون ـ بله اگه نشناسم که دیگه دخدر شما نیستم ایشون بهترین دوست شماست
پدر دایون ـ افرین دخترم
حالا بگو جانگ شین رو هم می شناسی
دایون ـ البته ایشون بزرگتریین دشمن ما و خانواده ی لی هستش
که البته الا فکر کنم زندان باشن
پدر دایون ـ افرین دختر خوشگلم البته بودن تا امروز
دایون ـ منظورتون چیه
پدر دایونگ ـ اون امروز از زندان فرار کرده و صد در صد یه نقشه ای برای انتقام داره
راستی میدونی مادر تو و مادر لی هوسوک چه جوری مردن
دایون ـ نه مگه مادر ما یه جور مردن
پدر دایون ـ اره دخترم اونا توسط اون جانگ شین نامرد مردن
دایون ـ.........
۱۰.۲k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.