پارت یک

پارت یک
جیسو
(لبخند خبیث)اوپا الان دیگه بهونه ای نداری، نمیخوای یه کاری کنی من زودتر عمه شم ببین حتی دوستای دانشگاهمم الان یا عمه ان یا خاله فقط من موندم
جیمین
واقعاً؟! انگار خیلی دلت میخواد عمه باشی (با خنده) تو کی وقت کردی با رزی آشتی کنی من نفهمیدم؟
جیسو
عه اوپا منو چی فرض کردی؟ خودت که میدونی من چقد دل نازکم و رزی رو چقد زیاد دوسش دارم
اگه این کارا رو کردم فقط به خاطر این بود که یه ذره از دستش دلخور شدم که چرا زودتر به من نگفته بود
جیمین
(با غرور)میدونم مث خودمی هم کیوت هم مهربون اصلن همه چیت به من رفته فقط...
جیسو
فقط چی؟!..
جیمین
قَدِت ی خو...
جیسو
خیلی بدجنسی_ همه قَدِشونو به رُخت ات میکشن تو میای پز قَدِت و به من میدی؟ اصن قهرم باهات خب اوپا کاری نداری من باید برم
جیمین
شوخی کردم بابا ناراحت نباش اخه دلت میاد از دست اوپات ناراحت بشی؟🥺
جیسو
معلومه که نه، اوپا جون خودمی ناراحت نشدم که، فقط کار دارم باید برم
سمانه
و پرید بغل جیمین و ازش خداحافظی کرد و به سمت دانشگاه راه افتاد. امسال ترم اخر دانشگاه بود و جیسو به خاطر قول اش به جیمین سخت درس میخوند. کم کم داشت میرسید به ساختمون آزمایشگاه که چشمش به اتاق آزمایش افتاد یکی داشت محلول های شیمی رو ترکیب میکرد که یهو...
☆☆☆ببخشید دیر شد آخه نت نداشتم و الان نت ی ساعته خریدم دیدم ۵۰ تایی شدم☆☆☆
لایک۳۵
کامنت ۲۰
🔝برای پارت بعد حتما انجام بشه🔝
#fanfik #army_blink #army #blink #bts #blackpink #Jinsoo #Rosmin #Liskook