پارت 3
دانگ
سر ا/ت محکم خورد به سرامیک*
ا/ت: جر خورد از خنده*
کوک: ا/ت؟..چیزیت نشد؟..این چنده✌️؟..بیشعور چرا میخندی؟
ا/ت: واییییییییییی جرررر
کوک: نخند بیشعور ترسوندیم
کوک: چیزیت که نشد؟
ا/ت : نوپ🙂
کوک: بیا..بلند شو؟ سرت گیج نمیره؟
ا/ت: نه عالیم
کوک: خوبه...میخوای بریم بیرون قدم بزنیم؟
ا/ت : آرهه( کیوت)
*
(کوک و ا/ت ماشینو پارک کردن تو پارک...پارک خلوت بود که جونگ کوک آهنگ گذاشت..باهم میخوندن و میرقصیدن....)
**
کوک: خوش گذشت؟
ا/ت: اهوم
کوک: بیا بریم شام بخوریم
(ا/ت و کوک رفتن رستوران)
بعد شام خوردن*
ا/ت: مرسی که باهامی🥲...تو باعث خوشحالی منی
کوک: این حرفو نگو...من همیشه باهاتم:)
سر ا/ت محکم خورد به سرامیک*
ا/ت: جر خورد از خنده*
کوک: ا/ت؟..چیزیت نشد؟..این چنده✌️؟..بیشعور چرا میخندی؟
ا/ت: واییییییییییی جرررر
کوک: نخند بیشعور ترسوندیم
کوک: چیزیت که نشد؟
ا/ت : نوپ🙂
کوک: بیا..بلند شو؟ سرت گیج نمیره؟
ا/ت: نه عالیم
کوک: خوبه...میخوای بریم بیرون قدم بزنیم؟
ا/ت : آرهه( کیوت)
*
(کوک و ا/ت ماشینو پارک کردن تو پارک...پارک خلوت بود که جونگ کوک آهنگ گذاشت..باهم میخوندن و میرقصیدن....)
**
کوک: خوش گذشت؟
ا/ت: اهوم
کوک: بیا بریم شام بخوریم
(ا/ت و کوک رفتن رستوران)
بعد شام خوردن*
ا/ت: مرسی که باهامی🥲...تو باعث خوشحالی منی
کوک: این حرفو نگو...من همیشه باهاتم:)
۱۷.۲k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.