سناریو ⟭⟬
وقتی دستتو با چاقو میبری
نامی : ات میگم نظرت چیه ..... واییییییییی اتتتتت چی شدی عب نداره بیا بیا چسب بزنم
جین : ریدی به دستای ورد واید هندسامت حالا خوبت شد؟
یونگی: آخ آخ آخ اینجا یه پیشی زخمی داریم
هوبی: خوبی ؟ بیا بریم دکتر
ات: نمیخواد یه زخمه کوچیکه
هوبی: راه بیفت ببینم
جیمین: واییییییییییی اتتتتت خوبی؟؟؟ یا خدا خون اومدددددد درد داره؟؟؟ بیا چسب بزنم برات
تهیونگ: زخمتو میبوسه
جونگکوک: مثه نامی
ات جان از تصور هات در بیا لایک کن
نامی : ات میگم نظرت چیه ..... واییییییییی اتتتتت چی شدی عب نداره بیا بیا چسب بزنم
جین : ریدی به دستای ورد واید هندسامت حالا خوبت شد؟
یونگی: آخ آخ آخ اینجا یه پیشی زخمی داریم
هوبی: خوبی ؟ بیا بریم دکتر
ات: نمیخواد یه زخمه کوچیکه
هوبی: راه بیفت ببینم
جیمین: واییییییییییی اتتتتت خوبی؟؟؟ یا خدا خون اومدددددد درد داره؟؟؟ بیا چسب بزنم برات
تهیونگ: زخمتو میبوسه
جونگکوک: مثه نامی
ات جان از تصور هات در بیا لایک کن
۴.۸k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.