فیک یع آرمی پارت ۱۶

ات: سیلام شکوفه گیلاسممم دلم برات تنگ شده بوددد!!!
ساکورا: وااااایییی اتتت!!!!
محکم بغلم کرد
ات: چطوری گیلاس جووونممم؟
ساکورا: وااایییی انقد خرذوق شدم جیهوپ کلاهشو بهم داد احساس میکنم رو ابرام نمی دونم چیکار کنم! (بایا کن!)
ات: از کلاه جدیدت که بایست بهت داده خوشت میاد نه؟
ساکورا: مگه دیوونم خوشحال نباشم! فقط نمیدونم چرا بین اونهمه آرمی به من داد!
ات: بزار بگم! احتمالا میدونی که (نمی دونه) من دوست دختر تهیونگم اونی که پشت سرته هم دوست دختر جونگ کوکه در نتیجه خبر دارم که جانگ هوسوک وقتی رفته بود توکیو روی یه دختری به اسم ساکورا ایچو کراشیده ولی دیگه هیچوقت اونو ندیده تا اینکه تو کنسرت امروز از لی ات بهش خبر رسیده که ساکورا اونور سن نفر هفتمه! در نتیجه کلاهشو بهش داده! دیگه بقیشو خودت تصور کن!
ساکورا: یا حضرت پشمممم!!!! جدی جدی؟
ات: و لی ات ساکورا ایچو رو میفرسته فنساین تا با بایس جونش حرف بزنه! و بلیط فنساین گرفتم جلوش
ساکورا: از کجا میدونستی نمیرم فنساین؟
ات: چون یادمه مامان بابات گفتن ک یا میری کنسرت یا فنساین و وقتی یکم پیش تو کنسرت بودی درنتیجه فنساین نمیری!
ساکورا: خیلی دوستت دارم اونی قشنگم! تو فنساین می بینمت!

هیع پس از مدتهاااااا
بازگشتی یوهویی

الان یه پارت دیگه هم میذارم
بعدش از فردا شروع میکنم هردوتا فیکو میزارم
اینگونه دیه

برین پارت بعدو بخونین🙃🙂🫠