Part 42
_Part 42
🐶🇮🇷فلش بک به بچگی سو تو ایران 🐶🇮🇷
(سو درحال تعریف کردن است)
تو بچگیم اون سگ تازه بدنیا اومده بود اندازه کف دستم بود سنی نداشت دیگه شیر مادرش رو نمیخورد که بهم دادنش یه روز اومدم با مادرم برم خونه مادر برزگم و دنبالم میامد سگ حرف گوشکونی بود و یه روز خیلی خودش رو میخواروند و بابام بردش دامپزشکی و گفت اون رو دزدین ارمنستان و منم بخاطر همین چند سال افسردگی گرفتم
😥😥پایان فلش بک بچگی سو 😥😥
(همه ناراحت شدن)
سو ؛چرا ناراحت شدین چیزی نیست که (با لبخند )
ویو سو
وقتی دوباره این خاطرات به ذهنم اومد خیلی ناراحت شدم و فقط ویسکی تند تند میخوردم که دیگه مطمعن بودم مست شدم {دختره ی خر به گریم انداخت}
(تمام حرف های سو مستیه )
سو ؛هی جین اوپا امروز چقدر خوشگل شدی
جین«من همیشه خوشگل بودم حالا که الان مستی
🐶🇮🇷فلش بک به بچگی سو تو ایران 🐶🇮🇷
(سو درحال تعریف کردن است)
تو بچگیم اون سگ تازه بدنیا اومده بود اندازه کف دستم بود سنی نداشت دیگه شیر مادرش رو نمیخورد که بهم دادنش یه روز اومدم با مادرم برم خونه مادر برزگم و دنبالم میامد سگ حرف گوشکونی بود و یه روز خیلی خودش رو میخواروند و بابام بردش دامپزشکی و گفت اون رو دزدین ارمنستان و منم بخاطر همین چند سال افسردگی گرفتم
😥😥پایان فلش بک بچگی سو 😥😥
(همه ناراحت شدن)
سو ؛چرا ناراحت شدین چیزی نیست که (با لبخند )
ویو سو
وقتی دوباره این خاطرات به ذهنم اومد خیلی ناراحت شدم و فقط ویسکی تند تند میخوردم که دیگه مطمعن بودم مست شدم {دختره ی خر به گریم انداخت}
(تمام حرف های سو مستیه )
سو ؛هی جین اوپا امروز چقدر خوشگل شدی
جین«من همیشه خوشگل بودم حالا که الان مستی
۲.۵k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.