مافیای معروف من پارت ۱۱
&بریم
_بریم
ظ&خب آت تعریف کن
_همچی رو تعریف کردم بهش چون اون رفیق صمیمیم بود بهش اعتماد داشتم جنی ترو خدا به کسی نگو حتی به کوک
&باشه بهم اعتماد کن
_همون پسره که همش چشمش بهم بود اومد گفت علامت پسره✓
✓خانوم محترم به من افتخار میدید
_نه
✓چرا
_چون دوست ندارم
✓لاید با زور بیای
_چقدر کنسی گفتم نمیخوام تو دیگه کی هستی بو بابا
✓عه خودت خواستی
_دستم رو گرفت با گریه ولم کن ترو خدا منو تا دم در برد
+دیگه خسته شده بودم رفتم دنبال ات که بریم خونه دیدم یه نفر داره آت رو میکشه
_داشتم گریه میکردم که یه مشت توی صورت پسره اومد جیمین داشت پسره رو میزد میکشت ترسیدم همه دورمون جمع شده بودن
+دوست دختر منو میزنی میکشمت عوضی دستت به زن من خورد این دستت رو میشکنم
_از شنیدن این حرفش چشمام در اومد
رفتم دست جیمین رو کشیدم حر چقدر میکشیدم نمی اومد با داد صداش زدم ولش کرد دستشو گرفتم گفتم ترو خدا ولش کن زدی کشتیش
+این حقشه باید بمیره
پرید روشو خونشو خورد
_هنگ کردم اومد دستمو کشید و گفت بریم با هم راه افتادیم رفتیم سوار ماشین شدیم هیچ چیز گفته نمی شد تا در عمارت
_دیدم دستش داشت خون میومد
وای داره دستت خون میاد
+مهم نیست
_یعنی چی مهم نیست
از ماشین پیاده شدیم گذاشتمش رو مبل
همینجا صبر کن
+میگم مهم نیست
_مهم هست اوففف
_بریم
ظ&خب آت تعریف کن
_همچی رو تعریف کردم بهش چون اون رفیق صمیمیم بود بهش اعتماد داشتم جنی ترو خدا به کسی نگو حتی به کوک
&باشه بهم اعتماد کن
_همون پسره که همش چشمش بهم بود اومد گفت علامت پسره✓
✓خانوم محترم به من افتخار میدید
_نه
✓چرا
_چون دوست ندارم
✓لاید با زور بیای
_چقدر کنسی گفتم نمیخوام تو دیگه کی هستی بو بابا
✓عه خودت خواستی
_دستم رو گرفت با گریه ولم کن ترو خدا منو تا دم در برد
+دیگه خسته شده بودم رفتم دنبال ات که بریم خونه دیدم یه نفر داره آت رو میکشه
_داشتم گریه میکردم که یه مشت توی صورت پسره اومد جیمین داشت پسره رو میزد میکشت ترسیدم همه دورمون جمع شده بودن
+دوست دختر منو میزنی میکشمت عوضی دستت به زن من خورد این دستت رو میشکنم
_از شنیدن این حرفش چشمام در اومد
رفتم دست جیمین رو کشیدم حر چقدر میکشیدم نمی اومد با داد صداش زدم ولش کرد دستشو گرفتم گفتم ترو خدا ولش کن زدی کشتیش
+این حقشه باید بمیره
پرید روشو خونشو خورد
_هنگ کردم اومد دستمو کشید و گفت بریم با هم راه افتادیم رفتیم سوار ماشین شدیم هیچ چیز گفته نمی شد تا در عمارت
_دیدم دستش داشت خون میومد
وای داره دستت خون میاد
+مهم نیست
_یعنی چی مهم نیست
از ماشین پیاده شدیم گذاشتمش رو مبل
همینجا صبر کن
+میگم مهم نیست
_مهم هست اوففف
۳.۱k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.