چند بار تلاش کردم خودم را قانع کنم که این احساسات دیگر مع
چند بار تلاش کردم خودم را قانع کنم که این احساسات دیگر معنا ندارند، اما نمیتوانم.
روحم از نبود تو آسیبدیده و حسرت آن روزهای خوش، همچنان در دلم زنده است. تو مثل یک رویا بودی که هرگز نتوانستم به آن دست پیدا کنم.
حالا چقدر در تنهایی به کمبود تو فکر میکنم، به حرفهایی که نگفتی و لحظههایی که هرگز تجربه نکردیم.
روحم از نبود تو آسیبدیده و حسرت آن روزهای خوش، همچنان در دلم زنده است. تو مثل یک رویا بودی که هرگز نتوانستم به آن دست پیدا کنم.
حالا چقدر در تنهایی به کمبود تو فکر میکنم، به حرفهایی که نگفتی و لحظههایی که هرگز تجربه نکردیم.
۱.۸k
۲۷ آذر ۱۴۰۳