رقص مرگ
♢میدونی چرا کشتش؟(داد)
_خفه شو.
♢به خاطر اینکه اون از ما نبود(عربده)
_(قاب عکسی که مال عروسیشون چسبوند روی دیوار رو برمیداره و میشکنه)
_سعی نکن با این حرفای میزنی سرت از تنت جداشه.
♢..(سکوت کرد😐)
کوک رفت تو اتاق کارش.
☆عزیزم اسمت چی بود .
+من اسمم ا.ت(اروم)
♢امد پایین) چرا اوردت(لحنه خشن)
+امم راسش وقتی داشتم کار میکردم ازم ایراد گرفت.
♢کی هـ.. ر.. ز.. ه بازی شده کار؟
+من انجا رقاص بودم.
♢پس همراه با رقص هـ.. ر.. ز.. ه بازی در می وردی؟ دوتا کار توی اون بار لعنتی داشتی.
+هیچ حرفی نمیزنه)
♢حالا هم برو برای اربابت هــ..ر.. ز..ه بازی در بیار😄(شروع کرد خندیدن)
☆لیا بس کن.
♢انگار تو هم یادت رفته من کیم؟
♢ رفت)
🎻تا اینجاکه امدی لایک کن🎻
☆ولش کن.. بیا کارات رو بگم یه لباسم برای تو جور کنیم.
+باشه (اروم)
☆عزیزم ببین اینجا چند تا کار هست..
+خانوم اون اقا یه برگه دادن بهم خوندمش میدونم باید چه کار کنم.
☆قوانین امارت چی؟
+اااا نه اون توی برگه ها نبود
☆خب پس وایسا.. ببین این کارا ممنوعه
۱بدون اجازه رفتن .. ۲سرپیچی
۳بد حرف زدن با ارباب..۴فرار
۵به حرف ارباب و خانومش گوش باید بدی
6دست و پا چلوفتی بودن.
همینا بود فکر کنم...
+اوه چشم خانوم
☆آجوما صدام کن.
+چشم اجوما.
☆ولی خودمونیم چقدر این لباس بهت میاد.
+😄ممنون میشه بخوابم؟
☆اره برو روی تخت شماره78
+مرسی. شب بخیر.
☆ااا راستی فردا صبح ساعتــ..
+ساعت 5:00صبح بیدار بشم و براشون صبحانه مورد علاقه اش درست کنم.
☆افرین معلوم دختر باهوشی هستی
+لطف دارید اجوما😅
.. ا.ت خوابید..
اتاق کار جونگکوک 🎻
_ایشش اصلا کاری ندارم ولی نمی تونم پیش لیا بمونم.
سرش رو گذاشت روی میز کارش و خوابید..
قسمت ⑥
لایک یادتون نره
_خفه شو.
♢به خاطر اینکه اون از ما نبود(عربده)
_(قاب عکسی که مال عروسیشون چسبوند روی دیوار رو برمیداره و میشکنه)
_سعی نکن با این حرفای میزنی سرت از تنت جداشه.
♢..(سکوت کرد😐)
کوک رفت تو اتاق کارش.
☆عزیزم اسمت چی بود .
+من اسمم ا.ت(اروم)
♢امد پایین) چرا اوردت(لحنه خشن)
+امم راسش وقتی داشتم کار میکردم ازم ایراد گرفت.
♢کی هـ.. ر.. ز.. ه بازی شده کار؟
+من انجا رقاص بودم.
♢پس همراه با رقص هـ.. ر.. ز.. ه بازی در می وردی؟ دوتا کار توی اون بار لعنتی داشتی.
+هیچ حرفی نمیزنه)
♢حالا هم برو برای اربابت هــ..ر.. ز..ه بازی در بیار😄(شروع کرد خندیدن)
☆لیا بس کن.
♢انگار تو هم یادت رفته من کیم؟
♢ رفت)
🎻تا اینجاکه امدی لایک کن🎻
☆ولش کن.. بیا کارات رو بگم یه لباسم برای تو جور کنیم.
+باشه (اروم)
☆عزیزم ببین اینجا چند تا کار هست..
+خانوم اون اقا یه برگه دادن بهم خوندمش میدونم باید چه کار کنم.
☆قوانین امارت چی؟
+اااا نه اون توی برگه ها نبود
☆خب پس وایسا.. ببین این کارا ممنوعه
۱بدون اجازه رفتن .. ۲سرپیچی
۳بد حرف زدن با ارباب..۴فرار
۵به حرف ارباب و خانومش گوش باید بدی
6دست و پا چلوفتی بودن.
همینا بود فکر کنم...
+اوه چشم خانوم
☆آجوما صدام کن.
+چشم اجوما.
☆ولی خودمونیم چقدر این لباس بهت میاد.
+😄ممنون میشه بخوابم؟
☆اره برو روی تخت شماره78
+مرسی. شب بخیر.
☆ااا راستی فردا صبح ساعتــ..
+ساعت 5:00صبح بیدار بشم و براشون صبحانه مورد علاقه اش درست کنم.
☆افرین معلوم دختر باهوشی هستی
+لطف دارید اجوما😅
.. ا.ت خوابید..
اتاق کار جونگکوک 🎻
_ایشش اصلا کاری ندارم ولی نمی تونم پیش لیا بمونم.
سرش رو گذاشت روی میز کارش و خوابید..
قسمت ⑥
لایک یادتون نره
۴.۸k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.