Part 3

Part 3
ویو ات
ب.ا تهیونگ و ات پاشین برین تو اتاق ات
_+ چشم
منو تهیونگ باهم رفتیم بالا وارد اتاقم شدم ومن رو صندلی تهیونگ روتخت افتاد یکی به ته زنگ زد که یه لبخند بزرگ زد دلم براش رفت خیلی خوشگل میخنده چی میگی ات خول شدی  تهیونگ خیلی خوب باهاش حرف میز از کلمات عشقم عزیزم قلبم بیبی ی و از اینجور چیزای چند ش استفاده میکرد وقتی غط کرد پرسیدم
+ کی بود آنقدر باهاش خوب بودی ...‌یکم سرد ...
_ به تو ربطی نداره...سرد
منم زنگ زدم به آقای جئون برای اینکه میخوای یه شراکت داشته باشیم یه دفعه یاد لباسم افتادم بازه کلا تهیونگ چشاش روم بود
+ هوی تاحالا ندیدی
_ چیو
+ آرپیجی
_ برو بابا
یه لباس .....عکس شو میزارم
پوشیدم و زنگ زدم بهش علامت کوک...... چیبود
اهان این× علامت کوک
× به ات خانم
+ به کوک خان
ویو ته
خیلی صمیمی با اون عوضی حرف می‌زد اعصابمو خورد شد
_ هی ات بیا بازی
+ برو بابا دارم با عش... یعنی شریک م حرف میزنم
چی گفت گفت عشقم دیگه داره زورم میاد چرا زورت میاد تهیونگ تو خودت دوست دختر داری
ویو ات
داشتم با کوک حرف میزدم که تهیونگ گفت کیه نزدیک بود بگم عشقم انگار کوکم خوشش اومده بود بعد ۲۵ مین قط کردن دیدم تهیونگ تو گوشیش منم رفتم که مامانم صدامون کرد
ب.ت تهیونگ پسرم ات دختر شما باید باهم ازدواج کنین
+_ وات
حرف منو نگو
ببند
ادای منو در نیار
م.ا چه هماهنگ
+ ماماننننننننننن
من دارم میرم عمارت خودم تنها باشم
ب.ا بشین کارت دارم بعد از شام
+ چشم
م.ت ات اگه میخوای بیا خونه ی ما
+ ممنون زن دایی ولی نمی خواد ممنون
م.ا بلخره داری شوهر میری
+ همون بهتر نرم..آروم...
ب.ت من بگم یا تو
م.ا من.
م.ا بچه ها فردا نه پس فردا عروسیه مخالفتی کنین باند هاتون و میگیرم
+ چی باشه پدر ولی من دیگه دختر تنی خودتون نبینین
_ من مخالفتی ندارم
+ حداقل جیمین باید تو عروسی خواهرش باشه
م.ا هستش....بریم شام
) فلش بک بعد از شام موقع رفتن (
ویو ات
+ خدافظ همه من دارم میرم عمارت خودم
م.ا اول کجا میخوای بری
ب.ا راست میگه
+ میخوان برم باررررررررررر
م.ا نمیشه
ب.ا مادرت درست میگه یا با یکی برو یا من خودم میبرمت عمارتتت
+ با کی برم با کی
_ با من
+ برو بابا مسخره من باتو تا سر کوچه آم نمیرم